پژوهشگر علوم اجتماعی: روشنفکرانی که 1401 بیانیه میدادند در قبال فلسطین روزه سکوت گرفتند
داوود طالقانی گفت: آن متفکران و روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴٠۱ به نفع آشوب خیابانی در ایران بیانیه میدادند، در قبال جنایات صهیونیستها یا به کلی سکوت اختیار کردند یا اگر بخواهند حرفی بزنند ظالم و مظلوم را باهم انکار میکنند.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، بیش از ۲۰ روز از شروع مجدد درگیریهای اسرائیل و نیروهای مقاومت فلسطینی میگذرد و بار دیگر انسانیت به وسیله کشتار زنان و کودکان فلسطینی به مذبح خویش رفته است. وقایع اخیر موجب شد تا بسیاری از اقشار در جایجای جهان نسبت به آن واکنش نشان دهند، اما با این حال ما شاهد آن هستیم که در کشورمان ایران، جریانات روشنفکری و دانشگاهی، برعکس ادعاهای آوانگاردی و پیشروانه خود سکوت اختیار کرده و موضع مشخصی ندارند. در مورد چرایی این موضوع با داوود طالقانی، پژوهشگر علوم اجتماعی گفتوگویی داشتیم.
جاهل به تحولات بینالملل
طالقانی در ابتدا گفت: حقیقت آن است که روشنفکران ما برآوردی از نظم بینالملل ندارند. آنان معمولاً درمورد تاریخ، حاکمیت، سیاست، فرهنگ و جغرافیا نظر میدهند، اما وقتی بحث نظم بینالملل به میان میآید شاهد آن هستیم که روشنفکر ایرانی صورتبندی منطقی و واقعگرایانهای نسبت به آن روبهروی خود ندارد. به تعبیری آنان از این نظم چیزی سر در نمیآورند و در پی آن هستند تا فانتزیهای خود را درمورد موضوعات بینالمللی غالب کنند. روشنفکران ایرانی چون جنگ و جهاد را ذاتاً مذموم میدانند طبیعی است که در تحولات جنگی در منطقه هم موضعگیری غیردقیقی داشته باشند.
روشنفکران جادهصافکن استعمار هستند
وی افزود: درمورد سکوت روشنفکران در قبال غزه همچنین باید اشاره کرد که روشنفکر ایرانی دلباخته امپراطوری غرب است، به این تفصیل که چهارچوب ذهنی او مبتنی بر امپراطور لیبرال غربی است و تغییر و بهمخوردگی نظم بینالملل را نه میتواند درک کند و نه میتواند بپذیرد. دلیل دیگر سکوت روشنفکران ایرانی، این است که آنان به تعبیر «آنتونی گرامشی» ارگانیک قشر خود هستند و از منافع طبقه خودشان دفاع میکنند. مثلاً آن روشنفکری که تحصیلکرده فرانسه است، در رویدادها و برهههای خاص، رونوشت و تحلیلهایش را برای سفارت فرانسه در ایران میفرستد، یا کتب و آثارش را به روشنفکران فرانسوی تقدیم میکند و به طور کلی دلباخته «جنبش می۶۸»، «ژنرال دوگل» و «ژان پل سارتر» است. ما از این آدم نمیتوانیم توقع داشته باشیم که از فلسطین و رنجکشیدهها صحبت کند. او خودش را در تیم و گروه استعمارگران تعریف کرده و اصلاً التفاتی به استعمار شدگان ندارد. مثلاً احمد زیدآبادی، در تلویزیون حاضر میشود و خیلی صریح میگوید که ما دیگر استعمار نداریم و این پدیده در جهان پایان یافته است. این دسته از افراد اورگانیک طبقه خودشان هستند و چیزی خارج از آن، مثل بحران فلسطین برایشان بیاهمیت است. اساساً باید گفت، این طیف از روشنفکران به عنوان جادهصافکنهای استعمار عمل میکنند و راهرا برای اعمال استعمار باز میگذارند.
روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴۰۱ بیانیه صادر میکردند در قبال فلسطین روزه سکوت گرفتند
او ادامه داد: نکته قابل توجه دیگر این است که غیر از قشرِ ایرانیِ روشنفکران، حتی در سایر نقاط جهان روشنفکران منتقد که در اردوگاه سوسیالیستی و مارکسیستی هستند، از این آزمون موفق بیرون نیامدند. آن متفکرین و روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴٠۱ به نفع آشوب خیابانی در ایران بیانیه میدادند، امروزه یا به کلی سکوت اختیار کردند یا اگر بخواهند حرفی بزنند به شکلی هست که ظالم و مظلوم را باهم انکار کنند، مثلا هم حماس را محکوم میکنند، هم اسرائیل را. اسلاوی ژیژک یا نوام چامسکی که عمری چهره انتقادی پیشِ روی خود داشتند، وقتی از حق دولت اسرائیل درمورد کشتار مردم غزه صحبت میکنند دیگر به انتهای خود میرسند، دقیقا مثل منتقد سرمایهداری که روزی بیاید و از خودِ آن دفاع کند! علت این آشفتگی همان مسأله عدم درک و فهم دقیق از تحولات بینالملل است که در ابتدای بحث عرض شد. نظم جدید، دانش جدید تولید میکند و کسانی که نمیتوانند نظم جدید را درک کنند از پس فهم دانش آنهم عاجز خواهند بود.
پایان پیام/
ثبت دیدگاه