وقتی همه، دستِ رد بر سینهات زدند
حاج میرزااسماعیل دولابی میفرماید:
گاهی اوقات، خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینه او بزنند و طردش کنند.
حتی بعضی وقتها زمینهای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه نفی و انکاری هم برای او باقی نماند و آن تهمت در مورد او کاملاً جا بیفتد و صحت آن مسلّم شود و درنتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند.
در این هنگام است که خوبان، او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند.
شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوه رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است.
حضرت یوسف برای اینکه بنیامین را نزد خود نگهدارد، به دست خویش، جام طلایی خود را در بارِ او قرار داد و مامورانش ندا دادند جام مَلِک گمشده است. برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه نفیِ اتهام و دفاع از او باقی نماند و همه تأیید کردند که بنیامین، دزد است و دست رد بر سینهاش زدند.
یوسف، او را به نزد خویش آورد و با هم بر سر یک سفره نشستند.
پس اگر برای تو هم چنین وضعیتی پیش آمد و همه دست رد بر سینهات زدند و طردت کردند، توجه داشته باش که عزیزِ مصر، یعنی امام زمان علیهالسلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند.
ثبت دیدگاه