17 اردیبهشت 1401 - 20:31
شناسه : 50003
5

وضعیت «بیکاری» و «بیکارگی» در دوره قاجار / یک نفر کار می‌کرد چند نفر می‌خوردند؟! وضعیت کسب و کار تهرانی‌ها در دوره قاجار چگونه بود؟ در یک خانه چند نفر کار می‌کردند و چند نفر می‌خوردند؟ به‌روایت تاریخ، وضعیت «بیکاری» در این دوره بحرانی بوده و البته بعضی‌ها از بیکاری گذشته و به «بیکارگی» رسیده […]

پ
پ

وضعیت «بیکاری» و «بیکارگی» در دوره قاجار / یک نفر کار می‌کرد چند نفر می‌خوردند؟!

وضعیت کسب و کار تهرانی‌ها در دوره قاجار چگونه بود؟ در یک خانه چند نفر کار می‌کردند و چند نفر می‌خوردند؟ به‌روایت تاریخ، وضعیت «بیکاری» در این دوره بحرانی بوده و البته بعضی‌ها از بیکاری گذشته و به «بیکارگی» رسیده بودند!

وضعیت «بیکاری» و «بیکارگی» در دوره قاجار / یک نفر کار می‌کرد چند نفر می‌خوردند؟!

گروه تاریخ خبرگزاری فارس- امین رحیمی: برخی از مشاغلی که در دوره قاجار رواج داشت الان حتی شغل کاذب هم محسوب نمی‌شوند. حالا بماند که برخی از این مشاغل امروزه ممنوع هستند و اصلا جرم محسوب می‌شوند. «جعفر شهری» در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» طبق احصائیه یا همان آمارگیری سال ۱۲۶۲ شمسی، فهرستی از این شغل‌ها ارائه می‌دهد: «لبوفروشی، آب‌زرشکی، گردوفروشی، سقایی، بساطی، معرکه‌گیری، پرده‌خوانی، قمارخانه‌داری، شیره خانه‌داری، فالگیری، دعانویسی، دلاکی، تونتابی[کارگر آتش‌دان حمام]، چارواداری[کرایه‌دادن چهارپایان یا حمل بار با چهارپایان]، حمالی، دلالی، آب‌حوض‌کشی، هیزم‌شکنی، دوره‌گردی، شاطری، سورچی‌گری[درشکه‌رانی]، قهوه‌چی، خرس‌رقصانی، راهزنی، ولگردی، باج‌گیری، گدایی، مفت‌بری و شرخری».

وی مشاغل تخصصی دوره قاجار را هم این‌گونه معرفی می‌کند: «متخصصین هم آنهایی که دسته‌آفتابه‌ای لحیم کرده یا چاک قبایی را بهم‌آورده دوخته یا نعل اسب و الاغی ساخته و چهارپایه و کرسی درست کنند و بقیه نیز بقال و چقال و عطار و بزاز و رزاز و حلاج و سراج و کفاش و پینه‌دوز و امثال آن… و کشاورز آن‌هم به طریق ابتدایی یعنی با گاوآهن و بیل و اینکه هزار نفر باید کار یک تراکتور را بکنند».

توقع دامادها و پسرها

بیکاری و بیکارگی به کجا رسیده بود در طهران قدیم؟ روایت «جعفر شهری» این‌گونه است: «طبق احصائیه سال ۱۲۶۲ خورشیدی در تهران تعداد افراد کار بکن و مفید و خرج‌بیار ۱۲ درصد و افراد غیر مفید و سربار ۸۸ درصد معلوم شده بود… هر کاسب و هر مرد خانه باید جور تا چهارده نفر بیکاره و سربار را بکشد. طرف پدر شده بود محکوم شده بود و باید همه متعلقات از فرزند و عروس و داماد و نوه را نان بدهد. دختر حق داشت شب و روز تا هر وقت که دلش بخواهد با شوهر و بچه‌هایش بر سر سفره پدر بنشیند و داماد نیز توقع داشت چون دختر از آن خانواده گرفته تمام مخارجش را پدر زن بدبخت عهده‌دار شود و بهترین پذیرایی را ببیند و پسر نیز… با زن و فرزندان بر سر سفره پدر بنشیند و زیادتر از همه عزت و نوازش ببیند.

سفره که گسترده می‌شد گاهی تمام دور سفره را خورنده در بر می‌گرفت و جا کم آمده و باید سفره دیگری کنار آن بگسترند. که اگر بر خلاف آن رفتار می‌شد پدر خانواده به نان‌کوری و چشم‌تنگی و کنسی و خساست متهم می‌گشت».

بیکارها دستگیر شدند!

وضعیت کی تغییر کرد؟ دوره قاجار که تمام شد و دوره مدرن‌سازی ایران از راه رسید کار زیاد شد و کارگر کم. روشی هم برای کارگرگیری ابداع و اجرا شد که در نوع خودش جالب است: «با خیابان‌کشی و احداث خیابان‌های جدید و میدان‌سازی و تعویض رو کار ساختمان‌ها و دکاکین و تجدید رنگ و نقاشی در و پیکر مغازه‌ها و… جاده‌کشی و راه‌سازی و احداث خط آهن سراسری… نه‌تنها بیکاره‌ها با کار شدند بلکه چندان کسر کارگر به‌وجود آمد که آژان‌ها و امنیه‌ها از سحر به بعد هر صبح دور کوچه‌ها به‌راه افتاده و هرکسی پا از خانه بیرون می‌گذاشت دستگیرش نموده به طرف کار می‌بردند، اگرچه طرف کاسب یا کارگر دیگران بوده باشد و تا می‌خواست ثابت کند لااقل چند روزی طول می‌کشید و به کاری مجبور شده بود»!

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.