منازل امام حسین علیه السلام در راه مکه تا کربلا (منزل بیضه _ منزل رهیمه_ منزل قصر بنیمقاتل)
_ منزل بیضه:
منزل بَیَضَه جزء سرزمین قبیله بنی یربوع بن حنظله بوده و میان عذیب و واقصه بوده و در آن چاه آب بوده است.
کاروان امام حسین (ع) در این منزل فرود آمد.
پس از حرکت از منزل ذوحُسُم، قافله امام حسین (ع) و سپاه حر، در کنار همدیگر حرکت میکردند، تا اینکه در منزل بَیَضَه فرود آمدند و فرصتی دیگر پیش آمد تا امام طی خطبهای علت قیام و انگیزه مبارزه خویش را برای اصحاب خود و سپاه حر تشریح کند.
امام بعد از سخنرانی، از منزل بَیَضَه حرکت کرد.
حر نیز همراه آن حضرت حرکت میکرد و به ایشان میگفت: ای حسین، تو را به خدا سوگند میدهم که به فکر خودت باشی، من به وضوح میدانم که اگر با آنان جنگ کنی، آنان نیز با تو جنگ خواهند کرد که به نظر من در این صورت به طور حتم هلاک خواهی شد.
امام (ع) فرمود: مرا از مرگ میترسانی؟! آیا کار شما به جایی رسیده که مرا بکشید؟
_ منزل رُهَیمه:
منزل رُهَیمه، مزرعهای بود در نزدیکی کوفه، و چشمهای نیز در آنجا وجود داشت. کاروان امام حسین (ع) در این منزل فرود آمد.
امام حسین (ع) در منزل رُهَیمه فرود آمد.
در آنجا مردی از اهل کوفه که کنیهاش «ابوهرم» بود، بر او وارد شد و گفت: ای پسر پیامبر (ص) چرا از مدینه بیرون آمدی؟
حضرت فرمود: وای بر تو ای اباهرم! آبرویم را با ناسزاگویی بردند، صبر کردم؛ اموالم را تاراج کردند، بردباری پیشه ساختم؛ (اما اینبار) میخواستند خونم را بریزند، من هم از آنجا دور شدم.
به خدا سوگند، آنان مرا خواهند کشت (و چون چنین کنند) خدا لباس سرتا پا خواری، بر آنان خواهد پوشاند و شمشیری برنده بر آنان مسلط خواهد ساخت و کسی را بر آنان چیره خواهد کرد که خوارشان نماید.
_ منزل قصر بنی مقاتل:
منزل قَصر بَنی مُقاتِل نزدیک منطقه قُطقُطانه بوده و به دلیل وجود قصری که متعلق به شخصی به نام مقاتل بن حسان بوده، به قَصر بَنی مُقاتِل مشهور شده است. یاقوت حموی نام این منزل را «قصر مقاتل» ضبط کرده است. کاروان امام حسین (ع) در این منزل توقف کردند.
ملاقات امام با عبیدالله بن حر در این منزل بود.
او از اشراف و دلیران شهر کوفه بود. دعوت امام را قبول نکرد و اسبش را تقدیم امام کرد ولی امام فرمود:
اکنون که در راه ما از نثار جان امتناع میورزی، ما نیز به اسب تو، نیاز نداریم. ابن اعثم می نویسد: عُبَيدِاللَّهِ بنِ حُر بعد از شهادت امام (ع) از اینکه حسین را یاری نکرده بود، در قالب اشعاری اظهار پشیمانی کرد.
عقَبَةِ بنِ سَمعان گوید: آخر شب، حسین (ع) دستور داد آب بردارند. سپس فرمان حرکت داد و ما اطاعت کردیم. چون از قَصر بَنی مُقاتِل کوچ کرده و ساعتی راه رفتیم، حسین (ع) را لحظهای خواب ربود. سپس بیدار شد، در حالیکه میگفت:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ وَالحَمدُ للَّهِِ رَبِّ العالَمينَ و دو یا سه بار این جملات را تکرار کرد.
ثبت دیدگاه