ملکزاده: سخن از کارآمدی به چه معناست؟/ باید روشن کرد مشکل حکومت دینی است یا کارگزار آن
یک عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه گفت: اگر اجرای اصول و قوانین اسلامی، ناکارآمدی خلق کند، باید ایراد را نوع نگرش حکمرانی دید اما اگر چیز دیگری مانند نوع عمل مدیر و کارگزار مسأله بود باید به آن پرداخت، نه اصل نگرش دینی در حاکمیت.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، اتفاقات اخیر و بلوایی که از طریق رسانههای جمعی، مغز و اختیار مردم را در اختیار گرفته بود، بار دیگر فضا را برای عدهای فراهم آورد تا با پیش کشیدن یک کلیشه تکراری و تاریخ مصرف گذشته، سخن از ناکارآمدی نظام با رویکرد دینی بزنند و جو حاکم را به سمت سکولاریسم سیاسی سوق دهند. در این رابطه با حجتالاسلام محمد ملکزاده، عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گپی زدیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
باید ثابت کنیم، قدرت حاکمیت دینی، پاسخگوی نیازهای بشر است
حجتالاسلام ملکزاده در ابتدا گفت: در مورد ضعفهای ساختاری و نواقص موجود در سیستم حکمرانی، شکی وجود ندارد، اما درباره کارآمدی نظام اسلامی و اینکه آیا رویکرد دینی در سطح حاکمیت، قدرت اداره امور به نحو احسن و کارآمد را دارد یا خیر باید یک تبیین و تشریح قابل توجهی صورت گیرد.
این عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: به هرحال مسأله کارآمدی حکومت دینی، موضوع داغ این روزهاست و اساس بازیگری نظام حاکم هم با «یک حکومت مستقل دینی» بوده است و باید به این شعار و ادعای خود، جامه عمل پوشاند. ما چنین باوری داریم که قدرت حاکمیت دینی، پاسخگوی نیازهای بشر تا روز قیامت است، اما باید این ادعا را ثابت کنیم.
سخن از کارآمدی دقیقاً به چه معناست؟
وی افزود: مسأله کارآمدی نظامهای سیاسی، نشأت گرفته از آن آرمانها و ارزشهای حاکمیت است. برخی کارآمدیها عمومیاند یعنی در تمامی حاکمیتها و فارغ از اینکه چه ایدئولوژی را دنبال میکنند مطرح است. مثل رفاه اقتصادی و اجتماعی، بهداشت و درمان، آموزش و سواد، امنیت و… اما در آن سو برخی کارآمدیها مربوط به هنجارهای متأثر از ارزشهاست.
ملک زاده ادامه داد: ما وقتی از کارآمدی نظامی مثل جمهوری اسلامی سخن میگوییم، هر دو سطح را مدنظر داریم. به نظر من یکی از دلایلی که موجب شده مردم در بسیاری از مواقع، حس ناکارآمدی کنند به علت عدم تبیین و تشریح مسائل است.
پدید آمدن یک دیگری با انقلاب اسلامی
این عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: انقلاب اسلامی، ایران را تبدیل به یک «دیگری» اساسی در جامعه جهانی کرد. نظام و حرکتی که قرار است به مثابه اپوزوسیون دولتهای سکولار و جهان متأثر از مدرنیته، عمل کند. به همین خاطر است که نام ایران سالیان سال است بر سر زبانها افتاده و کشور کانون توجه در عرصه بینالملل است. منتها با ناکارآمدیها چه کنیم
وی افزود: این عوارض منفی که در کشور و ساختار موجود است، متأثر از چه چیزی است؟ مقصر نظام اسلامی با رویکرد دینی است یا تقصیر کار به گردن متصدیان امر و نوع اعمال حاکمیت است؟
مشکل حکومت است یا کارگزار؟ مسأله این است!
ملکزاده در پایان گفت: برای تفهیم بهتر، موضوع را با بیان یک مثال واقعی تاریخی پیگیری میکنیم. حکومت علوی نمونهای از یک حاکمیت اسلامی به رهبری امیرالمؤمنین است. در آن حکومت هم گاهی نواقصی مشاهده میشد که از سوی کارگزاران مثل اشعث بن قیس یا عثمان حنیف رخ میداد که مربوط به رویکرد شخصی اینان میشد نه حاکمیت دینی. یعنی نقص متأثر از اجرای احکام اسلامی نبود بلکه عملی نکردن اصول، بیمبالاتی و ناکارآمدی خلق میکرد. اگر اجرای اصول و قوانین اسلامی ناکارآمدی خلق کند، باید ایراد را در نوع نگرش حکمرانی دید اما اگر چیز دیگری بود، باید به آن پرداخت نه اصل نگرش دینی در حاکمیت را زیر سوال برد.
پایان پیام/
ثبت دیدگاه