ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه‌السّلام
05 اسفند 1401 - 18:04
شناسه : 57826
2

ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه‌السّلام ▪️خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با هزار مَلَک برای عرض تهنیت به محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برسد. جبرئیل همراه با هزار ملکی که به دنبال او بودند، فرود آمد و بنا به آنچه در روایات هست، از جزیره‌ای […]

پ
پ

ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه‌السّلام

IMG_20230224_174919_029

▪️خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با هزار مَلَک برای عرض تهنیت به محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برسد. جبرئیل همراه با هزار ملکی که به دنبال او بودند، فرود آمد و بنا به آنچه در روایات هست، از جزیره‌ای عبور کرد.

▪️یکی از ملائکۀ بزرگ الهی به نام فُطرُس به دلیل ترک اولایی که از او سر زده بود، آنجا زندانی بود. می‌دانید که ملائکه معصومند. عصیان و سرکشی در برابر فرمان خدا ندارند و معصومند. همانطور که انبیاء معصومند؛ امّا برخی از انبیاء ترک اولی داشته‌اند.

▪️ترک اولی یعنی بین دو عمل خوب، عمل خوب کوچک‌تر را انجام دهد؛ درحالی‌ که جا داشت و سزاوار بود عمل خوب بزرگ‌تر و برجسته‌تر را انجام دهد.

▪️فطرس به دلیل ترک اولایی که مرتکب شده بود، با بال‌های شکسته در این جزیره تبعید بود. حتّی روایتی را دیدم که او را مخیّر کردند بین عذاب دنیا و عذاب آخرت و فطرس، عذاب دنیا را برگزید.

▪️او را در این جزیره به پلک‌های چشمانش آویخته بودند؛ جزیره‌ای بود که هیچ موجود زنده‌ای هم عبور نمی‌کرد و دود بویناک و متعفّنی هم از زیر او بر می‌خاست.

▪️جبرئیل و هزار مَلَک از کنار فطرس گذشتند. فطرس پرسید: چه شده؟ قیامت سر رسیده که شما فرود آمده‌اید؟

▪️جبرئیل، خبر میلاد نوۀ پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به فطرس داد و گفت: خدای متعال امر کرده که ما به محضر رسول‌الله برسیم و این میلاد خجسته را خدمت پیغمبر اکرم تهنیت بگوییم.

▪️فطرس اجازه خواست که همراه آن‌ها به محضر رسول‌الله برسد؛ بلکه از این رهگذر از تبعید و شکنجه نجات پیدا کند و به جایگاه نخستین خودش برگردد.

▪️جبرئیل آمد خدمت رسول‌الله تهنیت عرض کرد و ماجرای فطرس را هم به عرض رسول‌الله رساند.

▪️پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مانعی ندارد؛ به فطرس بگویید بال‌های شکستۀ خود را به قنداقۀ اباعبدالله علیه‌السّلام بمالد.

▪️فطرس آمد و بال‌هایش را به قنداقۀ اباعبدالله علیه‌السّلام مالید و دوباره مثل روز اوّل سالم شد.

▪️فطرس، خوشحال و خشنود از این توفیقی که نصیبش شد، عرض کرد: یا رسول‌الله این فرزند را که این همه برای من مایۀ برکت بود، امّت تو به زودی به شهادت خواهند رساند و من خودم را مدیون این فرزند می‌دانم؛ لذا همین‌جا تعهد می‌کنم که هر جای عالم، هر کس برای اباعبدالله علیه‌السّلام، سلامی بفرستد یا صلواتی نثار کند، من آن سلام و صلوات را به محضر اباعبدالله علیه‌السّلام برسانم.

▪️لذا فطرسِ ملک، مأمور است و در بهشت افتخار می‌کند که من غلام اباعبدالله علیه‌السّلام هستم! من خادم اباعبدالله علیه‌السّلام هستم! فطرس مسئولیّت سلام‌رسانی اباعبدالله علیه‌السّلام را به محضر آن بزرگوار عهده‌دار است.

▪️احادیث دیگری هم هست که ماجراهایی شبیه این در مورد ملائکۀ دیگری مثل دردائیل و صلصائیل؛ که آنها هم به دلیل ترک اولی مبتلا بودند، نقل کرده‌اند؛ یعنی بهره‌مندی از عنایات قنداقۀ اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام برای برگشتن به مرتبۀ بلند آسمانی خودشان…

20230224_094524

فطرس پرش گرفت به شالت شفا گرفت

حالا ببین که پیرهن تو چه می‌کند

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.