فاصله حق و باطل
درسی از تاریخ…
یک وقت فکر نکنیم خوارج
زناکار
شراب‌خوار
حرام‌خوار بودند
نه…
خوارج فقط و فقط بصیرت نداشتن.
تحلیل سیاسی نداشتند….
داستان کشته شدن عبدالله بن خباب به دست خوارج رو شنیدیم و یک نکته مهم:
خوارج، عبدالله و همسرش باردارش را در مسیر بصره به کوفه دستگیر کردند،
وی از شیفتگان حضرت علی سلام‌الله‌علیها بود،
یکی از نزدیکان عبدالله که پنهان شده بود به بالای درخت نخلی رفته بود و ماجرا را تماشا می‌کرد، تعریف می‌کند که دیدم:
خوارج، سر عبدالله را جدا می‌کنند
سپس شکم زن باردار او را نیز با شمشیر پاره می‌کنند
و جنین از شکم مادر بیرون می‌کشند و سر جنین را هم با شمیر جدا می‌کنند
به چه جرمی؟؟؟
آری
به جرم….
عشق به علی سلام‌الله‌علیه
بعد
کنار آب رفته و وضو می‌گیرند.
راوی می‌گوید آنقدر نماز طولانی بود که بالای درخت نزدیک بود خوابم ببرد.
بعد از نماز
نزدیک درخت خرما می‌آیند
خرمایی از درخت به زمین می‌افتد،
یکی از خوارج خرما رو برداشته و می‌خورد،
که یکی دیگر از خوارج سرش فریاد می‌کشد و می‌گوید که چه می‌کنی مردک از کجا می‌دانی که صاحب درخت راضی است.
مرد، خرما رو از دهان بیرون انداخت…
نکته رو داشتید:
خوارج
به مال حرام حساس بودند.
نماز طولانی می‌خواندند.
ولی
بصیرت نداشتند.
تحلیل سیاسی نداشتند.
جنگ صفین شمشیر به روی امام جامعه کشیدند و علی علیه‌السلام رو مجبور به حکمیت کردند.
و بعد از حکمیت هم که دیدند فریب خوردند باز، رو در روی ولایت ایستادن
قاتل علی سلام‌الله‌علیه کافر نبود…
ابن ملجم زمانی در کنار علی علیه‌السلام شمشیر می‌زد.
ابن ملجم پس از به خلافت رسیدن علی سلام‌الله‌علیه با او بیعت کرد،
در جنگ جمل در کنار او جنگید
اما پس از جنگ صفین و پایان حکمیت به خوارج پیوست.
او در جنگ نهروان با علی علیه‌السلام نبرد کرد و از معدود افراد بازمانده از این جنگ بود.
و امام صادق علیه‌السلام فرمودند:
تا صبح قیامت، ملائکه ابن ملجم را لعن می‌کنند.
فاصله حق و باطل این‌گونه بهم نزدیک است
سابقه دار بودن و کنار امام علی سلام‌الله‌علیه بودن، دلیل بر سعادت نیست.
با علی علیه‌السلام ماندن هنر است.
تاریخ و سرگذشت صحابه در اسلام را که بخوانیم امروز را بهتر می‌توانیم درک کنیم…
با بصیرت باشید
بصیرت بصیرت بصیرت…
با علی سلام‌الله‌علیه در بدر بودن شرط نیست ای برادر نهروان در پیش روست
“بصیرت” سواد نیست، “بینش” است.
بصیرت، یعنی اینکه نگاهت به “شخصیت”ها نباشد، بلکه همواره چشمت به “شاخص”ها باشد
بصیرت، یعنی اینکه بدانی حتی مسجد می‌تواند “مسجد ضِرار” باشد.
و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را خراب کند.
بصیرت، یعنی اینکه بدانی جانباز صفین می‌تواند قاتل حسین سلام‌الله‌علیه در کربلا باشد!
ملاک، حال فعلی افراد است.
بصیرت، یعنی اینکه” مالک اشتر”ها را به تندروی و “ابوموسی اشعری”ها را به اعتدال نشناسی!
بصیرت، یعنی اینکه بدانی معاویه‌ها، به سست عنصرهای سپاهِ علی سلام‌الله‌علیه دل بسته‌اند!..
بصیرت یعنی اینکه بدانی: تاریخ تکرار می شود، نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط کلی
ثبت دیدگاه