صفات مؤمن
پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: ايمان مؤمن كامل نميشود جز آن كه صد و سه خصلت در او باشد؛ روى أنّ رسول الله صلّي الله عليه و آله و سلّم قال: «لا يكمل المؤمن إيمانه حتّی يحتوى علي مأة و ثلاث خصالٍ: فعلٍ وعملٍ ونيّةٍ وباطنٍ وظاهرٍ». آنگاه علی (عليهالسلام) پرسيد اين صد و سه خصلت چيست؟ پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آنها را اينگونه شماره كرد:
يا على! مِنْ صفات المؤمن أن يكون: جوّال الفكر؛ از صفات مؤمن اين است كه جَوَلان فكری داشته باشد.
جوهرىّ الذكر؛ پيوسته به ياد خداست.
تذكّر: گر چه در برخی نسخهها به جاي اين جمله، «جهورىّ الذكر» آمده، ليكن به نظر ميرسد مناسب با فكر جوّال، ذكر جوهري است. يعني نام خدا بر لب، بايد مسبوق به ياد خدا در قلب و مصبوغ به حضور خدا در سرّ باشد؛ زيرا بدون آن سبق و اين صبغه، ذكر الهي، همچون عَرَضْ زوالپذير است، نه همچون جوهرْ پايدار.
اما اگر «جهورىّ الذكر» صحيح باشد معنايش اين است كه: مؤمن ذكر و ياد خدا را اعلان ميكند يا بدينمعناست كه: مؤمن، بلند آوازه است، چنان كه در وصف پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «ورفعنا لك ذكرك»
كثيراً علمه؛ علم او زياد باشد.
عظيماً حلمه؛ حلمش فراوان است.
جميل المنازعة؛ در نزاع و دعوا زيبا برخورد ميكند.
كريم المراجعة؛ در مراجعه به ديگران يا رجوع ديگران به او با كرامت و بزرگوار است.
أوسع الناس صدراً؛ سينهای فراخ و گسترده در مواجهه با مشكلات دارد و از شرح صدر برخوردار است. از اين رو در برابر مشكلات بزرگ از پا در نمیآید.
و أذلّهم نفساً؛ نفس ذليلی دارد و فروتن است؛ گرچه فرومايه نيست.
ضحكه تبسّماً؛ خندهاش در حدّ تبسّم است [اهل قهقهه نيست؛ زيرا قهقهه، دل را ميميراند و از شيطان است]. چنان كه فرمودهاند: اكثر خندههای پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تبسّم بود؛ «جلّ ضحكه التبسّم».
و اجتماعه تعلّماً؛ اجتماعش براي تعلّم و يادگيري است [تا به غيبت، تهمت، كلام بيفايده و… آلوده نگردد و عمرش هدر نرود].
مذكّر الغافل؛ يادآوریكننده و تذكّردهنده به غافل است [، تا از ياد خدا باز نماند].
معلّم الجاهل؛ جاهل را تعليم ميدهد.
لا يؤذى من يؤذيه؛ به كسی كه او را اذيت كرده، آزار نميرساند. [بلكه از وی اغماض ميكند]…
ادب فنای مقربان ج۱ ص۲۷۹،۲۸۰
ثبت دیدگاه