انتخابات حاشیه هایی به دنبال داشت و تحلیل های زیادی از نتیجه و رویکرد کلی حاکمیت، تایید صلاحیت ها، آرای باطله و حتی نگاه و تفکر افرادی که شرکت نکردند ارائه شده و هنوز هم در محافل سیاسی و رسانه ای مورد توجه است که پرداختن به آن وظیفه تحلیل گران و صاحب نظران است نه مدیران و مسئولانی که کارکرد اصلی آنها اداره بهتر و مطلوب تر سطوح اجتماعی و اقتصادی جامعه و مردم است.
یکی از مهمترین ایراداتی که به رفتار و گفتار نیروهای سیاسی، مدیران و مسئولان در این سالها می توان گرفت؛ تاکید، تمرکز مطلق و کلی بر سیاست، ترجیح منافع جریانی بر منافع ملی و مصالح مردم است. تا جایی که رقابت های سیاسی و کوشش هایی که برای از میدان به در کردن رقیب و به شکست کشاندن سیاست ها و برنامه های آن تا اندازه ای مسئولان را از مردم دور کرد که جز در شعار و حرف های کلی و شعار های رنگارنگ توجهی به مشکلات کشور و مردم نمی کردند.
مردم ماندند و کوهی از مشکلات که در سایه رقابت های جناحی روز بر روز فشار ناشی از آن خانواده و شغل و آرامش و امنیت آنها را در معرض فروپاشی قرار می داد. به هر حال انتخابات تمام شد و ما در قبال آن و در نوع نگاه به تحلیل های انتخاباتی که صورت می گیرد دو راه بیشتر پیش روی خود نداریم. یا باید به نزاع ها و جنگ و جدل سیاسی برای به کرسی نشاندن حرف های خود ادامه بدهیم یا اینکه برای منافع مردم و مصالح کشور به درجه ای از بلوغ اجتماعی و حتی سیاسی برسیم که متوجه شویم راه حل عبور از این همه مشکلات در گرو اتحاد و آرامش است که قطعا از مسیر جدل های سیاسی نمی توانیم به آن برسیم .
ایران برای ما بزرگ تر از سیاست است و مردم با اهمیت تر از جناح های سیاسی هستند. این حرف را نباید به منزله دوری از سیاست و در پیش گرفتن سیاست زدایی در اقدامات اجتماعی و جمعی است. منظور از این ادعا ایجاد توازن و نوعی تعادل در اقدامات اجتماعی و امر سیاسی است که با تفکیک و تعادل حوزه ها را در هم نمی ریزد و هر موضوعی را بدون دخالت هیجان و احساس و منافع زودگذر جناحی در جای خود بررسی می کند که به نوعی توجه به عدالت را به ذهن ها می رساند. چه آنهایی که رای دادند، چه آنهایی که مشارکت نکردند و چه آنهایی که به سایر افراد حاضر در رقابت رای دادند در یک چیز مشترک هستند و آن امید به بهبودی اوضاع و آینده ای روشن برای کشور است که اتفاقا از جدل های بی حاصلی که همیشه برای آن بهانه ای پیدا می شور خسته و رویگردان هستند.
حالا انتخاب ماست یا با همدلی، تلاش و احترام به دولت آینده و رئیس جمهور رسمی جمهوری اسلامی ایران فردایی روشن و پر از امید را هدف قرار دهیم یا با دامن زدن به رقابت های حاد و بی حاصل و بی مبنای سیاسی روز بروز ثبات و آرامش کشور را در وادی بی ثباتی گرفتار کنیم. فکر می کنم راه حل اول تنها شرط زندگی بهتر و فردایی روشن تر برای مردمی است که ایران، آسایش، آرامش، رفاه و سربلندی آن را با همه وجود می خواهند و این هدف و خواسته را در محیطی بدون تنش و جنجال و هیاهو های بی ثمر جستجو می کنند.
27215
ثبت دیدگاه