سالگرد مدافع حرم شهید محسن حججی
شهید محسن حججی متولد 21 تیر 1370در نجف آباد اصفهان و تحصیلکرده آموزش علمی کاربردی در رشته تکنولوژی کنترل در سال 1387 می باشد.
حججی از جهادگران و اعضای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود که در عملیاتی مستشاری نزدیک مرز سوریه با عراق به اسارت گروه تروریستی داعش درآمد و پس از دو روز بهدست تروریستهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
داعش چندی پس از انتشار فیلمی که ادعای به اسارت درآوردن محسن حججی را داشت، اعلام کرد که وی را به قتل رسانده است. شهيد حججي، دهمین عضو از لشکر زرهی ۸ نجف اشرف است که طی جنگ در خاک سوریه به شهادت رسيدهاند.
این جهادگر فرهنگی از فعالان ترویج و تبلیغ کتاب بود و اقدامات جهادی را در اردوهای سازندگی برای خدمت به مناطق محروم انجام داده و از خادمین راهیان نور در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس بود.
نحوه شهادت شهید حججی
• اسارت و شهادت
در تاریخ دوشنبه ۱۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۶، حججی در منطقه تنف، در منطقه مرزی سوریه، عراق و اردن اسیر میشود. منطبق بر فیلمی که خبرگزاری داعش آن را منتشر کردهاست، محسن حججی در پشت سنگری است.
اجساد نیمه جان تعدادی از همرزمانش در اطراف سنگر او افتاده است و در واپسین لحظات در برابر حمله غافلگیرانه داعش از خویش دفاع میکنند. صدای تیراندازی پراکنده به گوش میرسد. کمی بعد، یکی از نیروهای داعش، محسن حججی را اسیر میکند.
شهید محسن حججی در سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد، ثمر ازدواج وی، پسری به نام علی است. وي روز دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ به اسارت دشمن درآمد و در روز چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد.
سپاه پاسداران ایران، جنازهٔ محسن حججی را روز ۷ شهریور تحویل گرفت و با انجام آزمایش دیانای، هویت او را تأیید کرد. یک ماه بعد از تأیید هویت، در تاریخ ۳ مهر ۱۳۹۶ همزمان با عزاداریهای ماه محرّم، جنازهٔ وی به ایران بازگشت.
سال ۹۱ در نمایشگاه دفاع مقدس کار میکردم و ایشان هم در بخش کتاب فروشی و عکاسی مشغول کار بود. این آشنایی منجر به آشنایی خانوادهها شد. کمتر از یک ماه بعد از آشنایی ما بود که با هم عقد کردیم.
بار اولی که محسن را دیدم، گفتم: چقدر شبیه شهداست. خانواده نیز همین حرف را زدند که چقدر شبیه شهداست. نور اخلاص و ایمان در چهرهشان پیدا بود. با وجودی که ظاهر سادهای داشت. این مدلی مثل عکسهای اواخرشان نبودند. ایشان بعد از آشنایی با من، برایم تعریف کرد در سفر یک روزهای که به حرم امام رضا (ع) به مشهد مقدس داشت، از خود حضرت خواست که خانمی داشته باشند که اسمشان زهرا و از خانوادههای سادات باشد. مادرم سادات هستند. در مجموعه شهید کاظمی فعالیت میکردیم. دقیقا بعد از اینکه آشنا شدیم گفتند من چنین چیزی را از خدا خواسته بودم. من خودم هم این طوری بودم که اگر کسی قرار است، بیاد خواستگاری من، کسی باشد که حضرت زهرا(س) تاییدش کنند. در واقع شهید کاظمی واسطه این نیت ما و ازدواجمان و حضرت زهرا(س) هم نقطه اشتراک ما بود.»
وقتی خانواده میگفتند چقدر چهره حججی شبیه شهداست، اوایل ناراحت میشدم، حتی گریه میکردم. روزی که آمدند خواستگاری، یک شرطی گذاشتند. گفتند دوست دارم همسرم در مسیر شهامت و شهادت، من را یاری کند. پرسیدند که میتوانی شرط من را قبول کنی؟ آن جا قبول کردم چون هدفمان بود. خیلی شهید تورجیزاده را دوست داشتم. من فکر میکنم هر چیزی که بدست آوردیم همان ارتباط های قلبی و دلی بود که با شهدا برقرار کرده و بدست آوردیم. وقتی این شرط را گذاشتند اصلا آن موقع پاسدار نبودند. میگفتم انشاءالله عاقبت کارشان و زندگی مان ختم به شهادت شود. محسن با اصرار به سپاه رفت. میگفتم: «آقا محسن اگر شما برید سپاه و آنجا شاغل بشین، زودتر به هدفتان میرسید؟» ایشان اوایل قبول نمیکرد. میگفت: «این مسیر سخت است،مأموریت دارد ، تنهایی دارد.»
اما چند وصیت کلی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای، نائب بر حق امام زمان است.
از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما، نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید… همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…
از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…
خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…
تنها آرزوی آقا محسن
محسن ازدواج میکند. مهریه همسرش، یک سکه به نیت یگانگی خدا، پنج مثقال طلا به نیت پنج تن، ۱۲ شاخه گل نرگس به نیت امام زمان(عج)، ۱۴ مثقال نمک به نیت نمک زندگی، ۱۲۴هزار صلوات و حفظ کل قرآن با ترجمه است که این قلم آخری را به علت اعزام به سوریه و شهادت نمیتواند تمام کند. تنها آرزوشون، شهادت ویژه بود.
که خداوند مهربون نصیبتون کرد.
ثبت دیدگاه