علنی به نقل از ایسنا/بوشهر روژه مارتن دوگار نویسنده مشهور فرانسوی هر چند به ظاهر علاقهمند به تنهایی و کار کردن در انزوای شهرستانی دنج و خلوت بود و حتی به مصاحبه با روزنامهها و مجلات راضی نمیشد در عمق وجود خود ارتباطی عاطفی و همه جانبه با جامعه اطراف خود برقرار میکرد.
علنی به نقل از ایسنا به مناسبت سالروز وفات این نویسنده به معرفی وی و نقد یکی از رمانهای معروف ایشان یعنی خانواده تیبو پرداخته است.
روژه مارتن دوگار؛ دغدغه همیشگی نوشتن
استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه خلیج فارس در گفتوگو با علنی به نقل از ایسنا در زمینه معرفی نویسنده مشهور فرانسوی اظهار کرد: روژه مارتن دوگار، نویسنده نامدار فرانسوی، برنده جایزه نوبل ادبیات و خالق رمان جاودانه «خانواده تیبو» در ۳۱ مارس سال ۱۸۸۱ در شهری نزدیک پاریس به دنیا آمد. از همان دوران جوانی میل به نوشتن، دغدغهای همیشگی در وجود او بود. او سالها تمرین نوشتن کرد، بارها و بارها نوشت و پاره کرد، بعضی از رمانها را نیمه کاره رها کرد و اولین آثاری که منتشر کرد، از جمله رمان «شدن» توفیق چندانی نیافتند.
لیلا رضایی به پشتکار این نویسنده اشاره و تصریح کرد: روح او چنان با نوشتن گره خورده بود که این توفیق نیافتنهای اولیه، مانع ادامه راهش نشد، بلکه دامنه کار خود را به تئاتر هم گسترش داد و در سال ۱۹۱۴ یک نمایش نامه کمدی با عنوان «وصیت نامه بابا لولو» نوشت.
نگارش هنری وقایع تاریخی
این استاد دانشگاه بیان کرد: مارتن دوگار نویسندگی را با الهام گرفتن از «لئو تولستوی» و مطالعه رمان «جنگ و صلح» آغاز کرد. هر چند در ادامه، به سبک ویژه خود در نویسندگی دست یافت، اما ذهن او همچنان با تمرکز بر «تاریخ» و نگارش هنری وقایع تاریخی، خو گرفته بود.
وی گفت: زندگی مارتن دوگار آمیزهای از انزوا و میل به اجتماع بود. او هر چند به ظاهر علاقهمند به تنهایی و کار کردن در انزوای شهرستانی دنج و خلوت بود و حتی به مصاحبه با روزنامهها و مجلات راضی نمیشد در عمق وجود خود ارتباطی عمیق، عاطفی و همه جانبه با جامعه اطراف خود برقرار میکرد. درِ خانهاش همیشه به روی دوستانش باز بود و روابطش را از طریق نامه نگاری با اطرافیانش استوار میکرد. مجموعه مکاتبات او که در سه مجلد قطور منتشر شده است، یکی از ابزارهای مهم شناخت سویه اجتماعی شخصیت اوست که در عین حال بخشهای مهم و ناشناخته اندیشههای او را به نمایش میگذارد.
نویسنده خردگرا و شکاک
رضایی در ادامه معرفی این نویسنده نامدار خاطرنشان کرد: روژه مارتن دوگار به عنوان نویسندهای خردگرا و البته تا حدودی شکاک، به نقش مهم و اساسی انسانها در خلق تاریخ باور داشت. چنانکه ژان گنو درباره «خانواده تیبو» میگوید: باید کوشید تا با «به کارگیری تمام نیروهای خود برای شناخت راههای جبر و تقدیر» بر تاریخ فائق آمد. تنها به کمک روشن بینی میتوان نوعی آزادی به وجود آورد.
رمان خانواده تیبو
این عضو هیأت علمی دانشگاه خلیج فارس به شهرت جهانی رمان «خانواده تیبو» پرداخته و گفت: هرچند مارتن دوگار خالق آثار ارزشمند متعددی از جمله رمان «ژان باروا» (۱۹۱۲) نیز است,، اما رمان هشت جلدی «خانواده تیبو» در میان آثار وی به چنان شهرتی دست یافته که دیگر رمانها و نوشتههای او همواره تحت تاثیر شهرت این رمان قرار گرفته اند. رمان خانواده تیبو حدود ۲۰ سال از عمر نویسندهاش را در میانه سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ به خود اختصاص داده و در حقیقت بخش عمدهای، برابر یک چهارم-عمر ۷۷ ساله او در حال و هوای خلق این رمان سپری شده است. بدیهی است این زمان طولانی به ویژه در میانه دو جنگ جهانی و در دل یکی از پرتب و تابترین دورههای تاریخ معاصر که جهان با بحرانهایی بسیار بزرگ و تغییراتی همه جانبه روبهرو شده بود، در حقیقت تصویر تحول ذهنیات نویسنده و جامعه اطرافش است که در این رمان انعکاس یافته است.
به تصویر کشیدنِ تاریخِ از سر گذارنده
رضایی به موضوع این رمان اشاره کرده و افزود: رمان خانواده تیبو، وقایع اروپا را در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگجهانی اول توصیف میکند. مارتن دوگار که تجربهای زنده و مستقیم از جنگ جهانی اول داشت و با درجه گروهبان سومی در آن شرکت کرده بود، در این رمان کوشیده است تاریخی را که از سر گذرانده در این رمان به تصویر بکشد.
وی ادامه داد: رمان خانواده تیبو روایت زندگی دو خانواده کاتولیک و پروتستان متعلق به طبقه بورژوای فرانسه در سالهای ابتدایی قرن بیستم است که در بستری تاریخی به جنگ جهانی اول نزدیک میشوند و آن را پشت سر میگذارند.
شخصیتهای رمان
رضایی عنوان کرد: رمان خانواده تیبو بر خلاف بسیاری از آثار کلاسیک، شخصیتهای چندانی ندارد: دو برادر به نامهای آنتوان و ژاک شخصیتهای اصلی این رمان هستند. شخصیت متضاد این دو برادر، هسته اصلی توصیف سویههای مختلف سیاسی، اجتماعی، مذهبی و روانشناختی در این اثر است: آنتوان، برادر بزرگتر، پزشکی برونگرا، منطقی، مثبت و آرام است و در برابر او، ژاک، برادر کوچکتر، درون گرا، سرکش، عصیانگر، متغیر و گریزان از زندگی است. همین روح سرکش ژاک است که دریچه رمان را به سوی دنیاهای متفاوت و نگرشهای دیگرگون باز میکند و دوستی او با دانیل، پسری از خانواده پروتستان فونتانن، آخرین حلقههای پیوند او با جهان پدر و خانواده را از هم میگسلاند.
تصویر عمیق و زنده جنگ در رمان
این استاد دانشگاه در ادامه معرفی رمان خانواده تیبو افزود: آغاز نقطه اوج رمان که مناسبترین فضا برای نمایش تضادها و ارائه تصویری واقعی از تاریخی است که در آن زمانه بر ساکنان اروپا و به ویژه فرانسه رفته است. برخورد این دو برادر پس از سالها در بالین مرگ پدر است، درست زمانی که اروپا خود را برای جنگی فراگیر آماده میکند. تصویر جنگ در این رمان، تصویری عمیق و زنده است که از سطح و ظاهر وقایع، گذشته و به ژرفای علل و عوامل و زمینههای بروز بحران رسیده است. رویکرد تاریخ نگارانه نویسنده، در بخشهایی از رمان که ارتباطی تنگاتنگ با متن وقایع تاریخ دارد سبب شده است این مباحث با چاشنی نگرشی عمیق و ژرف مطرح شود و زمینههای بروز جنگ و تضادهایی که اختلافات بر بستر آنها بنا شده است به خوبی در دل روایت مورد توجه قرار گیرد.
نگرش فلسفی رمان
رضایی به دیگر ابعاد این رمان اشاره کرده و گفت: رمان خانواده تیبو، علاوه بر اینکه از درونمایههای اجتماعی برخوردار است و به واکاوی چالشهای انسان در برابر جامعه میپردازد، در فصول پایانی، با رویکردی عمیقتر، نگرشی فلسفی را چاشنی روایت میکند. چنانکه پیشتر اشاره شد، این رمان که بخش مهمی از زندگی نویسنده را در سالهای مهم حیاتش به خود اختصاص داده به اندازهای در جان و روح او ریشه دوانده است که جای شگفتی نیست اگر سرانجام در بخشهای پایانی، نویسنده را در جایگاه فیلسوفی ببینیم که در پی پاسخ دادن به پرسشهای ماهیت شناختی برآمده است، به ویژه در زمانی که طوفان جنگ فرونشسته و تبعات روحی-روانی و اجتماعی آن بیش از هر زمان دیگری خود را نشان میدهد.
رمان نویس باید زندگی کلی را نیز حس کند
وی خاطرنشان کرد: این عمق و ژرفا و تلاش برای توصیف پیچیدگیها و ظرافتهای روح و اندیشه آدمی، نکتهای است که مارتن دوگار در خطابه خود برای دریافت جایزه نوبل به آن اشاره کرده است: «رمان نویس واقعی کسی است که میخواهد در شناخت انسان پیشتر برود و در هر یک از شخصیتهایی که میآفریند، زندگی فردی را آشکار کند، یعنی نشان دهد که هر موجود انسانی، نمونهای است که هرگز تکرار نخواهد شد. اگر او بخت جاودانگی داشته باشد به یمن و کیفیت زندگیهای منحصر به فردی است که توانسته به صحنه بیاورد,، ولی این کافی نیست. رمان نویس باید زندگی کلی را نیز حس کند. باید اثرش نشان دهنده جهان بینی خاص او باشد. هر یک از آفریدههای رمان نویس واقعی همواره بیش و کم در اندیشه هستی و ماورای هستی است و شرح زندگانی هر یک از این موجودات بیش از آن که تحقیقی درباره انسان باشد پرسش اضطراب آمیزی درباره معنای زندگی است».
انتهای پیام
ثبت دیدگاه