دل نوشته | فُزتُ و رب الکعبه
14 فروردین 1403 - 14:21
شناسه : 69366
3

فُزتُ و رب الکعبه شک ندارند که تو پاک و بهارآمیزی مثل نور از دل هر روزنه، روح‌انگیزی حرَجی نیست به این مردم ِخواب‌آلوده که ندارند به جز کینه و نفرت چیزی دشنه‌ها تشنۀ بوسیدن ثارالله‌اند خوب می‌دانی و از سجده نمی‌پرهیزی شب معراج محمد شده؛ ماه رمضان باید از سجدۀ خونین شده‌ات برخیزی از […]

پ
پ

فُزتُ و رب الکعبه

photo_2024-04-02_13-17-37qRuhuD1

شک ندارند که تو پاک و بهارآمیزی
مثل نور از دل هر روزنه، روح‌انگیزی

حرَجی نیست به این مردم ِخواب‌آلوده
که ندارند به جز کینه و نفرت چیزی

دشنه‌ها تشنۀ بوسیدن ثارالله‌اند
خوب می‌دانی و از سجده نمی‌پرهیزی

شب معراج محمد شده؛ ماه رمضان
باید از سجدۀ خونین شده‌ات برخیزی

از رخ پنجره‌ها رنگ پریده، برخیز!
اشک بر گونۀ آیینه چکیده، برخیز!

وای از بغض زمین و شب و بی‌خوابی‌ها!
وای از گریۀ بی وقفۀ مرغابی‌ها!

بعد سی سال ِپر از درد، چه آمد به سرت؟
نفسی تازه کن ای مرد! چه آمد به سرت؟

پشت قرآن به تو گرم است؛ به عدل و دادت
سورۀ فجر به فریاد ِ لبالمرصادت

آسمان جا شده در دستِ پر از پینۀ تو
عرش، پنهان شده در سینۀ بی‌کینۀ تو

چاه‌ها! خاطره‌ها! فُزتُ و رب الکعبه
آه‌ها! دلهره‌ها! فُزتُ و رب الکعبه

حسنا محمدزاده

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.