داستان ضربالمثل از هول حلیم افتاد تو دیگ
داستان ضربالمثل:
گویند در روزگاران قدیم، مردی فربه زندگی میکرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن میشد. یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت، همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمدهای. مرد گفت شنیدهام که امروز همسایه حلیم میپزد، آمدهام که حلیم بخورم.
وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید، سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد ولی چون ظرفی نداشت، رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد، با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ.
ثبت دیدگاه