توجه به نعمت وجود امیرالمومنین علی علیهالسلام و نکاتی پیرامون انتخابات
و إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحيمٌ.
و اگر نعمتهای خدا را شماره کنید، هرگز نمیتوانید آنها را به شمار آورید یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
سوره نحل، آیه ۱۸
———–
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلاٰ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاٰمَ دِيناً.
امروز نااميد شدهاند آنانكه كافر شدهاند از دين شما! پس بنابراين از آنها مترسيد و از من بترسيد! در امروز من دين شما را براى شما كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و پسنديدم و راضى شدم كه إسلام دين شما باشد.
سوره مائده، آیه ۳
———–
إنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً.
ما امانت (تعهّد، تکلیف، و ولایت الهیّه) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)!
سوره احزاب، آیه ۷۲
———–
إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَميعاً بَصيراً.
خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بیناست.
سوره نساء، آیه ۵۸
———–
الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ.
همان کسانیکه سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.
سوره زمر، آیه ۱۸
———–
ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ.
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هرکسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
سوره نحل، آیه ۱۲۵
———–
أولئِكَ الَّذينَ هَدَى اللهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْعالَمينَ.
آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن! (و) بگو: «در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشی از شما نمیطلبم! این (رسالت)، چیزی جز یک یادآوری برای جهانیان نیست! (این وظیفه من است)»
سوره انعام، آیه ۹۰
———–
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ.
یکی از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی آن کسی است که قویّ و امین باشد (و او همین مرد است)!»
سوره قصص، آیه ۲۶
———–
قالَ اجْعَلْني عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفيظٌ عَليمٌ.
(یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!»
سوره یوسف، آیه ۵۵
———–
و لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ.
هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!
سوره فصلت، آیه ۳۴
———–
عنه عليهالسلام ـ مِن خُطبَتِهِ الشِّقْشِقِيَّةِ ـ : و طَفِقتُ أرتَئي بَينَ أن أصُولَ بِيَدٍ جَذّاءَ، أو أصبِرَ على طَخْيَةٍ (ظُلمَةٍ) عَمياءَ ··· فَرَأيتُ أنّْ الصَّبرَ على هاتا أحجى، فَصَبَرتُ و في العَينِ قَذىً، و في الحَلقِ شَجا··· فَصَبَرتُ على طُولِ المُدَّةِ، و شِدَّةِ المِحنَةِ.
امام على عليهالسلام ـ در خطبه شقشقيه ـ فرمود: و با خود انديشيدم كه آيا با دست تنها حمله كنم يا آن كه بر شرّ اين تيرگى شكيبا باشم … ديدم كه شكيبايى در اين جا خردمندانهتر است. پس، صبورى كردم در حالى كه گويا در چشمانم خاشاك و در گلويم استخوانى است … و بر اين مدت دراز و اين محنت سخت صبر كردم.
———–
امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) فرمودند:
« إنّما الأئمّةُ قُوّامُ اللّه ِ على خَلْقِهِ، و عُرَفاؤهُ على عِبادِهِ، و لا يَدْخُلُ الجنّةَ إلاّ مَنْ عَرَفَهُمْ و عَرَفُوهُ، و لا يَدْخُلُ النّارَ إلاّ مَنْ أنْكَرَهُمْ و أنْكَروهُ »
همانا امامان از جانب خدا تدبيركننده كار مردمانند و كارگزاران او بر بندگانش. به بهشت در نمىآيد مگر كسى كه آنان را بشناسد و آنها نيز او را، و به دوزخ وارد نمىشود مگر كسى كه ايشان را انكار كند و ايشان نيز او را نشناسند و نپذيرند.
———–
بخشی از خطبه ۱۶۶ نهجالبلاغه؛ نتیجه رها کردن حق.
———–
عبدالسّلام بن صالح هروی روایت میکند که امام رضا علیهالسلام فرمود:
« رَحِمَ اللهُ عَبداً أحیی أمرَنا؛ فَقُلتُ لَه: وَ کَیفَ یُحیی أمرُکُم؟ قَال: یَتَعَلَّم عُلُومَنا وَ یُعَلِّمُها النَّاسَ، فَإنَّ النَّاسَ لَو عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلامِنا لَاتَّبَعُونَا »
خدا رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده مینماید. عبدالسّلام میگوید: من گفتم: چگونه امر شما را زنده نماید؟ فرمود: علوم ما را فرا بگیرد و آنها را به مردم بیاموزد که اگر مردم، محاسن و زیبائیهای کلام ما را بدانند از ما پیروی میکنند.
———–
نامه ۵ نهجالبلاغه؛ سوء استفاده نکردن از پست و مقام.
———–
امام صادق (علیهالسلام) به نقل از رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند:
« مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم. »
کسی که صبح کند و اهمیتی به کارهای مسلمانان ندهد او از آنان نیست و کسی که صدای مردی بشنود که فریاد کمکخواهی از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست.
———–
امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) فرمودند:
« اِضرِبُوا بعضَ الرأيِ ببعضٍ يَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ »
رايزنى كنيد تا انديشه درست متولّد شود.
———–
خطبه ۱۴۱ نهجالبلاغه؛ نهی از شنیدن غیبت
———–
در جریان جنگ خونین جمل، مردى دچار حیرت شده بود؛ چرا که میدید شخصیتهاى برجسته عالم اسلام، مانند طلحه و زبیر و عایشه که به نص قرآن یکى از امهات مؤمنان است در مقابل على علیهالسلام قرار گرفته و با او سر جنگ و ستیز دارند.
از این رو این مرد متحیر به محضر امیرمؤمنان علیهالسلام شتافت و عرض کرد:
« ایمکن ان یجتمع زبیر و طلحة و عائشة على باطل؟»
آیا ممکن است زبیر و طلحه و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟
حضرت در جواب وى فرمود:
« انک لملبوس علیک؛ ان الحق و الباطل لا یعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله »؛
امر بر تو مشتبه شده است؛ حق و باطل با قدر و منزلت اشخاص شناخته نمیشوند. حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى و باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
———–
بخشی از نامه ۴۵ نهجالبلاغه؛ الگوى زهد و سادهزیستى.
ثبت دیدگاه