تلنگر | گره از کار دیگران باز کردن
08 مهر 1402 - 14:28
شناسه : 64706
3

گره از کار دیگران باز کردن * اگر می‌توانی گره از کار دیگران باز کنی، دریغ نکن: 🔹بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری می‌رفتم. 🔸بر دیوار عطاری، دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تأثیر زیادی در زندگی‌ام داشت. 🔹در طول زمان خرید مادرم بارها آن‌ها را نگاه […]

پ
پ

گره از کار دیگران باز کردن

* اگر می‌توانی گره از کار دیگران باز کنی، دریغ نکن:

🔹بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری می‌رفتم.

🔸بر دیوار عطاری، دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تأثیر زیادی در زندگی‌ام داشت.

🔹در طول زمان خرید مادرم بارها آن‌ها را نگاه می‌کردم و‌ می‌خواندم.

🔸يكی نقاشی جالبی بود از دو مرد كه یکی مردی مفلوک و‌ فقیر بود و ‌زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نسيه‌فروش» و كنار او‌، مردی چاق با گاوصندوقی پر از پول که زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نقدفروش».

🔹دومی تابلويی بود كه روی آن با خط خوش اين شعر نوشته شده بود:

🔸دانی كه چرا خدا، تو را داده دو دست؟
من معتقدم كه اندر آن سری هست

▫️يک دست به كار خويشتن پردازی
▫️با دست دگر ز دیگران گيری دست

ا.یوسفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.