خضریان: هواپیمایی آسمان با 2500 نیرو تنها یک هواپیمای فعال دارد
«جاننثاری» دبیر دفتر تحکیم وحدت شد
دومینوی ارائه تحلیلهای اشتباه
جلسه نمایندگان با مدنی زاده/آمادگی برای عبور از چالشهای اقتصادی
پزشکیان: اولویت در ارتقای کیفیت آموزشی، بهرهمند شدن دانشآموزان نیازمند است
توضیحات حاجیمیرزایی از عملکرد یکساله دولت و اقدامات حین دفاع مقدس 12 روزه
لیلة المبیت؛ آغازی بر هجرت پیامبر (ص)
مرد هزار چهره واقعی: سید علی اندرزگو، روحانی انقلابی و چریک مبارز مسلمان
خوبی آدمها خواجهاى، غلامش را ميوهاى داد. غلام، ميوه را گرفت و با رغبت تمام میخورد. خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت: كاشكى نيمهاى از آن ميوه را خود میخوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را میخورد، بايد كه شيرين و مرغوب باشد. پس به غلام گفت: يك نيمه از […]
بهترین هدیه تو به من تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی میرفتند، مبلغ کمی پول میداد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو میکرد. غلام […]
شادى دل مؤمن از امام حسين عليهالسلام نقل است كه گفت: براى من ثابت است كه رسول خدا صلىالله عليه و آله فرموده: بهترين كارها پس از نماز، دلِ مؤمنى را شاد كردن است، اگر گناهى در كار نباشد. روزى آن حضرت، غلامى را ديدند كه با سگى غذا میخورد. سبب پرسيدند، گفت: اى پسر […]
غصه نخور که فلک همیشه به کام یکی نمیگردد داستان ضربالمثل فلک همیشه به کام یکی نمیگردد: در گذشته بازرگانی ثروتمند در خانهای بزرگ زندگی میکرد. روزی از روزها که بازرگان در حیاط خانهاش نشسته بود، صدای غلام ویژهی خود را شنید که با ناله میگفت: « قربان بدبخت شدیم؛ زیرا ساعتی پیش، قسمتی در […]
قنبر غلام علیبن ابیطالب جوان کافری، عاشق دختر عمویش شد. عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو رفت و گفت: عموجان من عاشق دخترت شدهام آمدم برای خواستگاری …. عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است…! جوان کافر گفت: عموجان هرچه باشد من میپذیرم. عمو گفت: در […]
خدا چه میخورَد؟ ﭼﻪ ﻣﯽﭘﻮﺷﺪ؟ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ روزی ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻭﺯﯾﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﭘﺮﺳﺘﯽ ﭼﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ؟ ﭼﻪ ﻣﯽﭘﻮﺷﺪ؟ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﻧﮕﻮﯾﯽ ﻋﺰﻝ ﻣﯽﮔﺮﺩﯼ… ﻭﺯﯾﺮ ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ… ﻭﯼ ﺭﺍ ﻏﻼﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ […]