برچسب » گریه

بعضی انسان‌ها واقعا حسینی‌اند
1 روز قبل

بعضی انسان‌ها واقعا حسینی‌اند

بعضی انسان‌ها واقعا حسینی‌اند پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) […]

تلاش برای عزاداری در دوران خفقان
6 روز قبل

تلاش برای عزاداری در دوران خفقان

تلاش برای عزاداری در دوران خفقان آیت الله نجفی مرعشی می‌فرمود: در زمان رضا شاه روضه‌خوانی ممنوع بود. ماه محرم بود، من و آقای خمینی و بعضی از رفقا دور هم جمع بودیم و در این فکر بودیم که چه کنیم و به کجا برویم که یک مجلس روضه و عزاداری پیدا کنیم و در […]

حساب نوکری ما رو داره
11 ماه قبل

حساب نوکری ما رو داره

حساب نوکری ما رو داره یکی از مداحان تعریف می‌کرد چای‌ریز مسجدمون فوت کرد، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی‌کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام …، بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد …! ایشان می‌گفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟ […]

ولادت امام رضا علیه‌السلام و حدیثی از آن حضرت
1 سال قبل

ولادت امام رضا علیه‌السلام و حدیثی از آن حضرت

ولادت امام رضا علیه‌السلام و حدیثی از آن حضرت «عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛ از ریان ابن شبیب از حضرت رضا علیه‌السلام در حدیثی آمده است که ایشان به او فرمودند: […]

دل‌نوشته | به فدایت شبِ قدر
1 سال قبل

دل‌نوشته | به فدایت شبِ قدر

به فدایت شبِ قدر تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر می‌شوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر در خیالاتِ خودم آمده‌ام سمتِ حرم تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام» آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر بینوا آمده‌ام تا به […]

دل‌نوشته | وفات حضرت ام‌البنین (س)
1 سال قبل

دل‌نوشته | وفات حضرت ام‌البنین (س)

وفات حضرت ام‌البنین (س) خوب بود این دم‌آخر پسرانت بودند! شرزه شیران جگردار جوانت بودند این زمین‌گیر شدن، علت خونین‌بالی‌ست سر بالین تو جایِ پسرانت خالی‌ست گفتن از بی‌کسی‌ات حال بکاء می‌خواهد مادر داغِ‌جوان‌دیده، عصا می‌خواهد چه بگویم؟! که از این بغض، صدا می‌گیرد چه‌کسی گوشه‌ی تابوت تو را می‌گیرد؟! گفتنش نیز به جان، غصه […]

سلاح مومن به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین
1 سال قبل

سلاح مومن به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین

سلاح مومن به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین سلاحی که رزمندگان ما در دفاع مقدس داشتند و دشمن، آن سلاح را نداشت چه بود؟ امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی(ره) در خاطرات خود می‌گوید: برای نگه‌داری تنگه چزابه با دست خالی در يکی از ساختمان‌های سوسنگرد نشسته بودیم. دو یا سه ساعت، ارتشی و سپاهی حرف زدند ولی […]

دل‌نوشته | یادگار شهیدانِ دشت خون
1 سال قبل

دل‌نوشته | یادگار شهیدانِ دشت خون

یادگار شهیدانِ دشت خون این کیست؟ این که شام و سحر گریه می‌کند می‌سوزد و ز سوز جگر گریه می‌کند برگشته است از سفر شام و سال‌هاست کز خاطرات تلخ سفر گریه می‌کند گِریَد مدینه از اثر اشک و آهِ او زیرا به هر گذار و گذر گریه می‌کند یعقوب اگر ز هجر پسر سال‌ها […]

دل‌نوشته | صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
1 سال قبل

دل‌نوشته | صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا

صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا ای داغدار اصلی این روضه‌ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته‌ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا فهمیده‌ایم با همه دنیا غریبه‌ای دیگر به جان مادرت ای آشنا […]