زندگى مثل يک كامواست نگذاریم بند «حرمت» پاره شود زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، میشود كلاف سردرگم، گره مىخورد، میپيچد به هم، گرهگره مىشود. بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله باز كنى. زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مىشود، کورتر مىشود. يک جايى ديگر نمىشود کاری كرد. […]
گره از کار دیگران باز کردن * اگر میتوانی گره از کار دیگران باز کنی، دریغ نکن: 🔹بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری میرفتم. 🔸بر دیوار عطاری، دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تأثیر زیادی در زندگیام داشت. 🔹در طول زمان خرید مادرم بارها آنها را نگاه […]