عمل خالصانه شخصی از اهالی بصره میگوید؛ روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم، چیزی برای خوردن نداشتیم. بسیار در برابر گرسنگی صبر کردم… پس تصمیم گرفتم خانهام را بفروشم و به جای دیگری بروم! در راه، یکی از دوستانم به اسم ابا نصر را دیدم و او […]
شهید کمال کورسل حدود ساعت ۱۱ قبلازظهر بود. هوای گرم تابستان، نیروها را تشنه کرده بود و مجروحها ناله میکردند. در همین اوضاع بودیم که کمال خودش را به من رساند. نگاهم که به او افتاد، دیدم زبانش مثل استخوان سفید شده، لبهایش خشک و چشمانش خیلی ضعیفشده بود. گفت: ” آقای نداوی آب نداری […]
تو خود میخور که بغدادت خراب است به شوخی و طنز گفته میشود و منظور از آن، بیان گرسنگی است. وقتی میگویند فلانی بغدادش خراب است یعنی به شدت گرسنه بوده و در حال حاضر، فکر خوردن و رفع گرسنگی است و انتظار دیگری از وی نداشته باشید. ریشه این مثل را به اوج دوران […]