رمز عاشقی زمزمههایی در گردان پیچیده است. بچهها به یکدیگر سفارش میکنند، بهتر است فعلاً برای مرخصی نروند. بعد از نماز، کنار علی نشستم. او بیسیمچی فرمانده است و حتماً از خبرها مطلع. -علی آقا! تازگیها چه خبر؟ علی بچهی کمحرف و سربهزیری است. لبخندی زد و آرام جواب داد: -سلامتی -بعد از سلامتی! بین […]