دلنوشته | حضرت معصومهای (سلاماللهعلیها) پایهی خنده برای بسیاری از فرماندهان اثر خبرنگار تسنیم در جشنواره درسآموختههای کرونا اول شد من مُفت به جبهه نیامدم+صوت راهاندازی نخستین "مسجد ـ مدرسه" در غرب تهران مراسم چهلمین روز درگذشت پدر حاج احد قدمی معرفی کتاب «ابوعلی کجاست؟» نوشته محمدمهدی رحیمی و نوید نوروزی زمان اعلام نتایج آزمون استخدامی آموزشوپرورش
توجه به جایی که نباید باشد گویند مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند… کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید. 🔹طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها را بزاریم پشت منبر، اون یکی گفت: نه! اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. […]
حکایتی از گلستان سعدی نگاه به زيردست و شکرانه خدا هرگز از سختی و رنجهای زمان نناليده بودم، و در برابر گردش دوران، چهره در هم نکشيده بودم، جز آن هنگام که کفشهايم پاره شد، و توان مالی نداشتم که برای خود کفشی تهيه کنم. *با همين وضع با کمال دلتنگی به مسجد جامع کوفه […]
سلام ای دختر موسی بن جعفر چند سالی بود که توفیق خدمت توی کفشداری حرم حضرت معصومه نصیبم شده بود. مدتی توی دستم احساس درد میکردم. به مرور این درد بیشتر شد و دیگه به حدی رسید که بعضی وقتها، کفش زائرا رو هم نمیتونستم بردارم و توی قفسه بزارم. 🔻یه روز یه زائر اومد […]