ای کاش رهایش کرده بودم ▫️خاتم همه جا تاریک بود. فشار و گرمای زیاد طاقتم را طاق کرده و از خدا آرزوی رهایی از این قفس را داشتم. سالیان سال گذشت تا اینکه دریچهی نوری به رویم باز شد و از دل زمین تاریک بیرون آمدم. چقدر نور خورشید زیبا بود. پیرمرد دهقان با خوشحالی، […]