گر گدا کاهل بوَد، تقصیر صاحبخانه چیست قدیمیترها میگفتند: یه روز نادرشاه اومده بود مشهد، برای زیارتِ حرمِ امام رضا(ع)؛ دمِ ورودی حرم، یه مرد نابینا نشسته بود… مرد، نابینا بود؛ نمیدونست نادرشاهه، گفت: «به منِ عاجز کمک کنید…» نادر ایستاد، یه نگاهی بهش کرد؛ گفت: «چند ساله اینجایی؟» گفت: «شش سال، قربان…» نادر گفت: […]