برچسب » مشک

دل‌نوشته | این فرات بود که با تو وضو گرفت
1 سال قبل

دل‌نوشته | این فرات بود که با تو وضو گرفت

این فرات بود که با تو وضو گرفت می‌شود ز چشمه‌ی توحید جو گرفت از دست هرکسی که نباید سبو گرفت! تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست پس این فرات بود که با تو وضو گرفت کوچک نشد مقام تو، نه! تازه کربلا با آبروی ریخته‌ات آبرو گرفت شرم زیاد تو همه […]

دل نوشته l عکـس قمر افتاد در آب
1 سال قبل

دل نوشته l عکـس قمر افتاد در آب

عکـس قمر افتاد در آب مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شقّ‌القمری دیگر دید […]

دل‌نوشته | شب نهم،حضرت ابوالفضل العباس(ع)
1 سال قبل

دل‌نوشته | شب نهم،حضرت ابوالفضل العباس(ع)

شب نهم،حضرت ابوالفضل العباس(ع) علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک کیسویِ دختـرکِ منتظرش، ریخت به هم تیر را با سـرِ زانوش کشید از چشمش حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم […]

دل نوشته | چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها!
1 سال قبل

دل نوشته | چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها!

چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها! از این چادر بپرس، تن هزار زخم خورده را چه باید کرد؟ دیگر گریه هم شفای بغض‌های به خون نشسته نیست! قد خمیده را به رکوع پی در پی نافله شبانه، بهانه دهی؛ زخم پیشانی شکسته را به نوازش کدام دست آشنا، آرام نمایی؟ بیا […]