شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمیباشد دخترم زهرا، کلاس اول راهنمایی بود. در مدرسه مدیر، برنامه امتحانات ثلث دوم را به دانشآموزان میدهد و از بچهها میخواهد که والدینشان، آن را ملاحظه و امضا کنند. دخترم هم با ناراحتی به خانه بر میگردد. آن شب زهرا، پدرش را در خواب میبیند. از او میپرسد بابا […]
درد یتیمی و نوازش یتیم 🔸یکی از همکلاسیهای شهید نواب صفوی در مدرسه حکیم نظامی تهران میگوید: در بازگشت از مدرسه، با یکی از همکلاسیهایم دعوا کردم. او سنگی به من پرتاب و سر مرا شکست و گریهکنان به منزل رفتم. پدرم تا چهره خونآلود مرا دید برآشفت و برای تنبیه آن بچه به دنبال […]