برچسب » غم

غم رفتن مردان خدا
3 ماه قبل

غم رفتن مردان خدا

غم رفتن مردان خدا شیفتهٔ غمی هستم که به جای یک‌جانشینی و سکوت، به تلاش و تکاپو فرا می‌خواندم. مثل غم از دست دادن یک حامی، یک معتمد، یک دلسوز؛  مثل غم رفتن تو آقاسید. تا بودی هر وقت کسی غُر می‌زد و از سرتاپای نظام ایراد می‌گرفت، با خودم می‌گفتم چه باک؟ بالاخره تلاش‌های […]

دل‌نوشته | شهیدِ جمهور
4 ماه قبل

دل‌نوشته | شهیدِ جمهور

شهیدِ جمهور همزمان با ولادت مولا نور جانان سلاله‌ی زهرا بهر خدمت بسی خرامان رفت پر گشود و بسوی جانان رفت سیدِ بی‌ریای این دوران گشت جانش فدایی ایران جسم پاکش فدا و فانی شد خدمتش ماندگار و باقی شد دیده‌‌ام غرق اشک و گلگون شد دلم از داغ رفتنش خون شد یار محبوب اهل […]

دل‌نوشته | از تبار غربت
1 سال قبل

دل‌نوشته | از تبار غربت

از تبار غربت اي زمين و آسمان‏‌ها سوگوار غربتت آفتاب آسمان سنگ مزار غربتت بر جبين فصل‌ها هر يک نشان داغ توست اي گريبان خزان چاک از بهار غربتت يک بقيع اندوه و ماتم، يک مدينه اشک و خون سينه‏ هامان يک به يک آيينه‌‏دار غربتت پاک شد آيينه از زنگ اي تماشايي‌‏ترين شستشو داديم […]

دل نوشته | وای از دل زینب
1 سال قبل

دل نوشته | وای از دل زینب

وای از دل زینب ای تو ای دلبر و دلدار بیا برگردیم تا نباشیم عزادار بیا برگردیم یاد عباس علمدار کنم من امشب ای تو سردار وفادار بیا برگردیم تا علمدار بدیدند دگر لرزیدند جان آن میر علمدار بیا برگردیم مینوسم غزلی ناب به یاد عباس روز روشن که شده تار بیا برگردیم غم گرفته […]

دل نوشته | ای نوگل شکفته به بستان مصطفی
1 سال قبل

دل نوشته | ای نوگل شکفته به بستان مصطفی

ای نوگل شکفته به بستان مصطفی بعد از تلاطم و غم و آشوب نینوا کنج خرابه با غم غربت شد آشنا یک کودک سه‌ساله که قدش خمیده بود بیش از توان خود غم هجران کشیده بود دلتنگ دامن پدر و بغض در گلو از درد تازیانه و از زخم پا مگو می‌گفت عمه‌جان تو نداری […]

دل‌نوشته | انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم‏
1 سال قبل

دل‌نوشته | انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم‏

 ‏‏‏انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم‏ ‏‏ ‏‏‏از غم دوست در این میکده فریاد کشم‏ ‏‏دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم‏ ‏‏داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست‏ ‏‏که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم‏ ‏‏شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا‏ ‏‏با صفا منت آن را که […]

دل‌نوشته | شلوغی ضریح تو عجب آشفته گیسویی‌ست
1 سال قبل

دل‌نوشته | شلوغی ضریح تو عجب آشفته گیسویی‌ست

شلوغی ضریح تو عجب آشفته گیسویی‌ست نشاندی روی زخم کهنه‌ی من مرهم خوبی حریمت آشنا کرده مرا با عالم خوبی . جهان، این هیچ سر درگم، فریبم داد با گندم برای دفعه‌ی چندم نبودم آدم خوبی . گریزان از همه دنیا خودم را یافتم این جا خودم را با بدی‌هایم کنارت ای همه خوبی . […]

دل‌نوشته | زینب چنین به سینه و بر سر مزن
1 سال قبل

دل‌نوشته | زینب چنین به سینه و بر سر مزن

زینب چنین به سینه و بر سر مزن   ای کوه درد، این دم آخر سخن بگو امشب به جای چاه، غمت را به من بگو گر فکر می‌کنی که تحمل نمی‌کنم من می‌روم ز حجره برون، با حسن بگو با آنکه فکر بی‌تو شدن قاتل من است حتی شده دوباره ز بی‌تو شدن، بگو […]

دلنوشته | دلنوشته مهدوی
1 سال قبل

دلنوشته | دلنوشته مهدوی

دلنوشته مهدوی آدما دوست دارند روز تولد عزیزشون، واسش سنگ تموم بذارند. همه تلاششون رو می‌کنند تا روز تولدش، خنده رو لبش باشه. شاید نتونند کوچه رو واسش چراغون کنند، اما حداقل کیک و کادو واسش می‌خرند. اما این تولدی که ما امسال برای شما می‌گیریم، خیلی با چیزی که خودمون دوست داریم، چیزی که […]