حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری اعزام 600 جانباز قطع نخاعی زیارت اولی به عتبات عالیات مدارس ابتدایی استان تهران 4 و 5 دی غیرحضوری شد
غم رفتن مردان خدا شیفتهٔ غمی هستم که به جای یکجانشینی و سکوت، به تلاش و تکاپو فرا میخواندم. مثل غم از دست دادن یک حامی، یک معتمد، یک دلسوز؛ مثل غم رفتن تو آقاسید. تا بودی هر وقت کسی غُر میزد و از سرتاپای نظام ایراد میگرفت، با خودم میگفتم چه باک؟ بالاخره تلاشهای […]
شهیدِ جمهور همزمان با ولادت مولا نور جانان سلالهی زهرا بهر خدمت بسی خرامان رفت پر گشود و بسوی جانان رفت سیدِ بیریای این دوران گشت جانش فدایی ایران جسم پاکش فدا و فانی شد خدمتش ماندگار و باقی شد دیدهام غرق اشک و گلگون شد دلم از داغ رفتنش خون شد یار محبوب اهل […]
از تبار غربت اي زمين و آسمانها سوگوار غربتت آفتاب آسمان سنگ مزار غربتت بر جبين فصلها هر يک نشان داغ توست اي گريبان خزان چاک از بهار غربتت يک بقيع اندوه و ماتم، يک مدينه اشک و خون سينه هامان يک به يک آيينهدار غربتت پاک شد آيينه از زنگ اي تماشاييترين شستشو داديم […]
وای از دل زینب ای تو ای دلبر و دلدار بیا برگردیم تا نباشیم عزادار بیا برگردیم یاد عباس علمدار کنم من امشب ای تو سردار وفادار بیا برگردیم تا علمدار بدیدند دگر لرزیدند جان آن میر علمدار بیا برگردیم مینوسم غزلی ناب به یاد عباس روز روشن که شده تار بیا برگردیم غم گرفته […]
ای نوگل شکفته به بستان مصطفی بعد از تلاطم و غم و آشوب نینوا کنج خرابه با غم غربت شد آشنا یک کودک سهساله که قدش خمیده بود بیش از توان خود غم هجران کشیده بود دلتنگ دامن پدر و بغض در گلو از درد تازیانه و از زخم پا مگو میگفت عمهجان تو نداری […]
انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که […]
شلوغی ضریح تو عجب آشفته گیسوییست نشاندی روی زخم کهنهی من مرهم خوبی حریمت آشنا کرده مرا با عالم خوبی . جهان، این هیچ سر درگم، فریبم داد با گندم برای دفعهی چندم نبودم آدم خوبی . گریزان از همه دنیا خودم را یافتم این جا خودم را با بدیهایم کنارت ای همه خوبی . […]
زینب چنین به سینه و بر سر مزن ای کوه درد، این دم آخر سخن بگو امشب به جای چاه، غمت را به من بگو گر فکر میکنی که تحمل نمیکنم من میروم ز حجره برون، با حسن بگو با آنکه فکر بیتو شدن قاتل من است حتی شده دوباره ز بیتو شدن، بگو […]
دلنوشته مهدوی آدما دوست دارند روز تولد عزیزشون، واسش سنگ تموم بذارند. همه تلاششون رو میکنند تا روز تولدش، خنده رو لبش باشه. شاید نتونند کوچه رو واسش چراغون کنند، اما حداقل کیک و کادو واسش میخرند. اما این تولدی که ما امسال برای شما میگیریم، خیلی با چیزی که خودمون دوست داریم، چیزی که […]