برچسب » غذا

توصیف وجود حضرت علی علیه‌السلام از زبان خودشان در نهج البلاغه
1 سال قبل

توصیف وجود حضرت علی علیه‌السلام از زبان خودشان در نهج البلاغه

توصیف وجود حضرت علی علیه‌السلام از زبان خودشان در نهج البلاغه 🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند: «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ، وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ.» 🔹 پيشوايان دين (امامان معصوم) مديران الهى بر […]

زندگی مانند فقیر‌ترین مردم
1 سال قبل

زندگی مانند فقیر‌ترین مردم

زندگی مانند فقیر‌ترین مردم یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه‌السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند، یک دفعه مرد، اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمی‌خورم. امام حسن-علیه‌السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمی‌خوری؟ آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل، فقیری را دیدم. […]

جعفر پلنگ و غذای حضرتی
1 سال قبل

جعفر پلنگ و غذای حضرتی

جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام، چند ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه‌السلام این داستان جالب رو نقل کردند: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه‌السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد […]

فضیلت ماه مبارك رمضان
1 سال قبل

فضیلت ماه مبارك رمضان

فضیلت ماه مبارك رمضان آیت الله جوادی آملی : الآن ما ماه مبارك رمضان را در پيش داريم. بعضي‌ها مي‌گويند چگونه ما هفده ساعت غذا نخوريم؟ آن‌ها كه «بدني» فكر مي‌كنند، آنها را غصه‌ مي‌گيرد كه من به هر حال آب مي‌خواهم، نان مي‌خواهم. هميشه ساعت را نگاه مي‌كنند كه چه وقت اذان مي‌شود، آنها […]

افطاری بهشتی در اسارت
1 سال قبل

افطاری بهشتی در اسارت

افطاری بهشتی در اسارت در ایام سخت اسارت، یکی از راه‌های تحکیم ارتباط الهی، بحث نماز و روزه بود. بارها اتفاق می‌افتاد که هنگام نماز، دژخیمان بعثی به بچه‌ها حمله می‌کردند و جهت آن‌ها را از قبله تغییر می‌دادند و نماز را به هم می‌زدند. حتی یک شب مجبور شدیم نماز مغرب و عشا را […]

داستان روباه و گرگ | هدیه نبودن هر لقمه چرب و نرم
1 سال قبل

داستان روباه و گرگ | هدیه نبودن هر لقمه چرب و نرم

داستان روباه و گرگ | هدیه نبودن هر لقمه چرب و نرم روباهی در راهی، ماهی بزرگی دید‌. با خود اندیشه کرد این ماهی بزرگ در این راه چه می‌کند؟ از خوردن آن ترسید و سراغ گرگ نادانی رفت که در آن صحرا، خانه داشت و به او گفت: پسر عمو جان! غذای خوبی یافتم، […]