برچسب » عباس

گریه بر دست‌های عباس علیه‌السلام
1 هفته قبل

گریه بر دست‌های عباس علیه‌السلام

گریه بر دست‌های عباس علیه‌السلام در روز ولادت ابوالفضل العباس علیه‌السلام ام‌البنین سلام الله علیها، قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام داد تا نامی بر او بگذارد. حضرت، زبان مبارک او را به دیده و گوش و دهان او گردانیده تا حق بگوید و حق ببیند و حق بشنود. (ثم اذن فی اذنه الیمنی […]

سلام بر ابوالفضل العباس
10 ماه قبل

سلام بر ابوالفضل العباس

سلام بر ابوالفضل العباس گذری بر زندگی و فضائل حضرت عباس بن اميرالمؤمنين عليه‌السلام: * عباس (۲۶ – ۶۱ق)، مشهور به ابوالفضل و قمر بنی‌هاشم، فرزند امام علی علیه‌السلام و ام‌البنین و سردار و پرچمدار سپاه امام حسین علیه‌السّلام در واقعه کربلا است. او در کربلا سقّای سپاه بود؛ از این رو، در بین شیعیان […]

دل‌نوشته | حضرت زینب سلام‌الله علیها
1 سال قبل

دل‌نوشته | حضرت زینب سلام‌الله علیها

حضرت زینب سلام‌الله علیها قیام می‌کنم ، قیام می‌کنم برسم شام کارو تمام می‌کنم به شاه نجف سلام می‌کنم خوابو به چشم عدو حرام می‌کنم من زینبم عقیده‌ی من آزادگی من اسوه‌ی مقاومت و ایستادگی شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی با ذوالفقار نسبت من خانوادگی عقیله منم، عقیله منم به عالم سیده‌ی جلیله منم […]

دل نوشته | وای از دل زینب
1 سال قبل

دل نوشته | وای از دل زینب

وای از دل زینب ای تو ای دلبر و دلدار بیا برگردیم تا نباشیم عزادار بیا برگردیم یاد عباس علمدار کنم من امشب ای تو سردار وفادار بیا برگردیم تا علمدار بدیدند دگر لرزیدند جان آن میر علمدار بیا برگردیم مینوسم غزلی ناب به یاد عباس روز روشن که شده تار بیا برگردیم غم گرفته […]

دل‌نوشته | باب حاجات همه درّ ثمین آمده است
1 سال قبل

دل‌نوشته | باب حاجات همه درّ ثمین آمده است

باب حاجات همه درّ ثمین آمده است مه شعبان شده ماهی به زمین آمده است روز چارم پسر ام‌بنین آمده است پدرش حیدر کرار ز میلادش شاد بر بنی‌هاشمیان ماه‌ترین آمده است نامش عباس شد و معنی آن شیر دژم بین شیران عرب شیرترین آمده است جمله ذریه‌ی زهرا به رخش بوسه زنند یک برادر […]

دل نوشته | چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها!
1 سال قبل

دل نوشته | چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها!

چشم‌هایت را باز کن، تمام شد خواب وحشتناک این روزها! از این چادر بپرس، تن هزار زخم خورده را چه باید کرد؟ دیگر گریه هم شفای بغض‌های به خون نشسته نیست! قد خمیده را به رکوع پی در پی نافله شبانه، بهانه دهی؛ زخم پیشانی شکسته را به نوازش کدام دست آشنا، آرام نمایی؟ بیا […]