56 سایت فاقد مجوز فروش الکترونیکی بلیت هواپیما مسدود شد گرانفروشی کانونهای وکلای دادگستری در آزمون وکالت سنت الهی در پیروزی جبهه مقاومت تغییر نمیکند/آمریکا اگر نباشد، اسرائیل یک روز هم دوام ندارد ماجرای امتحانی که آیت الله خزعلی از «کربلایی کاظم» حافظ قرآن گرفت دلنوشته | حضرت معصومهای (سلاماللهعلیها) پایهی خنده برای بسیاری از فرماندهان اثر خبرنگار تسنیم در جشنواره درسآموختههای کرونا اول شد من مُفت به جبهه نیامدم+صوت
رطبخورده منع رطب چون کند این ضربالمثل را بارها از رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) شنیدیم. مفهوم اصلی این ضربالمثل این است که نصیحتکننده و تذکردهنده خود باید به آنچه که میگوید اعتقاد داشته باشد و عمل کند. در غیر این صورت، نصیحتش کارگر نمیافتد. اما درباره داستان این ضربالمثل، نقل بیشتر داستانی است از […]
فلسفه ضربالمثل بزخری کردن ✍️مردی گاو خود را برای فروش به شهر برد. چند نفر که با هم شریک بودند، با حیلهگری میخواستند گاو او را از چنگش در بیاورند، و قرار گذاشتند هرکدام از راهی بیاید و به او بگوید: این بز را چند میفروشی؟ 🔸حیلهگر اولی آمد و پس از سلام و احوالپرسی […]
لشگرکشی و جنگ اسکندر به چین ✍️داستان ضربالمثل شکم را پهنش کنی دشت است، جمعش کنی مشت است روزی بود روزگاری بود. روزگار اسکندر بود. کار لشگرکشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. اما برخلاف انتظار او، نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرماندهای به […]
ضربالمثل “گرگ باران دیده” این ترکیب وصفی که اکنون به صورت ضربالمثل درآمده، کنایه از افراد مجرب و آزموده است که گرم و سرد روزگار را چشیده، نشیب و فراز زندگی را در نور دیده، در بوته سختیها و دشواریها آبدیده شده باشند . مثل بالا بیشتر در محل ذم و کمتر به منظور مدح […]
ضربالمثل “دنبال نخود سیاه فرستادن” هر گاه بخواهند به بهانهای کسی را از سر باز کنند و به جایی بفرستند که به این زودیها بر نگردد از این ضرب المثل بهره میگیرند. نخود از دانههای روغنی است که چند نوع از آن در ایران به عمل میآید و دارای انواع گوناگونی است. این انواع عبارتند […]
حساب به دینار، بخشش به خروار میگویند روزی فقیری به در خانه مردی ثروتمند میرود تا پولی را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنید که صاحبخانه با افراد خانواده خود بحث و درگیری دارد که چرا فلان چیز کمارزش را دور ریختید و مال […]
ضربالمثل در مورد حساب و کتاب داستان کوتاه روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند ميرود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحبخانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کمارزش را دور ريختيد و […]