حکمت خداوند میگويند: يكی از صحرانشينان، سگی و الاغی و خروسی داشت كه خروس، او را برای نماز صبح بيدار میكرد… سگ مراقب او بود و الاغ، بار او را میبرد. شبی روباه، خروس او را برد و خورد، آن مرد گفت: شايد خير من در آن باشد…! روز ديگر گرگ آمد و الاغ او […]