خواستن توانستن است دانشآموز دبیرستان شهاب شهرستان خوی بودم. روزی دبیر ادبیات پرسید: شیرازی، بعد از اتمام تحصیلت میخوای چهکاره بشی؟ سریع گفتم: خلبان آقا. این را که گفتم چند تا از بچهها خندیدند. دبیرمان گفت: خلبان مسافربری؟ با قاطعیت گفتم: نه آقا! شکاری، جنگنده. اینبار همه کلاس خندیدند، بهجز دبیرمان که گفت: آفرین، پس […]