دلنوشته | حضرت معصومهای (سلاماللهعلیها) پایهی خنده برای بسیاری از فرماندهان اثر خبرنگار تسنیم در جشنواره درسآموختههای کرونا اول شد من مُفت به جبهه نیامدم+صوت راهاندازی نخستین "مسجد ـ مدرسه" در غرب تهران مراسم چهلمین روز درگذشت پدر حاج احد قدمی معرفی کتاب «ابوعلی کجاست؟» نوشته محمدمهدی رحیمی و نوید نوروزی زمان اعلام نتایج آزمون استخدامی آموزشوپرورش
بهترین هدیه تو به من تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی میرفتند، مبلغ کمی پول میداد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو میکرد. غلام […]
حضرت رقیه سلام الله علیها چه عاشقانه پدر میکند تماشایش که زنده است جهان با دم مسیحایش صلابتش به عمو رفته است این بانو! خلاصهی علی و فاطمهست سیمایش رواست سجده کند آسمان به چادر او رواست گریه کند ابر پای نجوایش رقیه فاتح شام است، چشم دشمن کور! که زیر و رو شده افلاک […]
روز سوم،حضرت رقیه(س) دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است غائبین کوچه […]
ضربالمثلی از بیملاحظگی شامت اینجا بخور دهنگیرت جای دیگه مردی بود که همراه خانوادهاش مشغول خوردن شام بودند. نه قرار بود جایی بروند نه با کسی قول و قراری داشت. ناگهان صدای در بلند شد. مرد نگاهی به همسرش انداخت و گفت: کیست که این وقت شب در میزند؟ از جا بلند شد و رفت […]