داغ حرم و درد بنایی که نداری فکر توام و صحن و سرایی که نداری داغ حرم و درد بنایی که نداری زوار تو حیران که چگونه بنشینند در گوشۀ تنهایی که جایی نداری کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد هفتاد و دو تا کرببلایی که نداری آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت مشک و […]