برچسب » دل‌نوشته

دل‌نوشته |  شبِ جمعه‌ست هوای حرم افتاده سرم
1 سال قبل

دل‌نوشته |  شبِ جمعه‌ست هوای حرم افتاده سرم

 شبِ جمعه‌ست هوای حرم افتاده سرم شبِ جمعه‌ست هوای حرم افتاده سرم بارَم و بستم و در کوچه‌ی دل در به درم عشقِ تو کرده مرا بی‌سر و پا مست جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی‌بال و پَرم عطرِ شش گوشه‌ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در طپشِ عشقِ تو […]

دل‌نوشته | همه‌ی درد مرا ماه فقط می‌فهمد
1 سال قبل

دل‌نوشته | همه‌ی درد مرا ماه فقط می‌فهمد

همه‌ی درد مرا ماه فقط‌می‌فهمد همه‌ی درد مرا ماه فقط می‌فهمد سوز جانکاه مرا آه فقط می‌فهمد پشت دیوار دلم بس که کشیدم فریاد عمق فریاد مرا چاه فقط می‌فهمد آنقدر دوخته‌ام چشم به راهت که دگر حسرت چشم مرا راه فقط می‌فهمد لحظه‌ها می‌گذرند و کسی آگاهم نیست لحظه‌ها را دل آگاه فقط می‌فهمد […]

دل‌نوشته | خودسازی و ساخته شدن جامعه
1 سال قبل

دل‌نوشته | خودسازی و ساخته شدن جامعه

خودسازی و ساخته‌شدن جامعه …خدایا،‌ ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هرکس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود […]

دل‌نوشته | مادری از جنس نور آمد پدید
1 سال قبل

دل‌نوشته | مادری از جنس نور آمد پدید

مادری از جنس نور آمد پدید رشته‌های چادرش از نور بود غیر پاکی از وجودش دور بود عِلّت خَلق علی و مصطفی در حدیثِ قُدسی مشهور بود جانِ او مستِ ولای حیدرش… کوثر از ساقی خود مخمور بود شوق پیغمبر به وقت دیدنش شوق موسی در کنار طور بود در میان خانه عطرش جان‌فزا در […]

دل‌نوشته | لااقل به خاطر حضرت مادر ظهور کن
1 سال قبل

دل‌نوشته | لااقل به خاطر حضرت مادر ظهور کن

لااقل به خاطر حضرت مادر ظهور کن همانا که تو دلداری ما بس عجیب گرفتار توایم چه سری است در این عاشقانه و آرام دل دادن ما که ز گل رویت نچیدیم و خریدار توایم یوسف زهرا (سلام الله علیها) آری آقاجان ما ندیده گرفتارت شدیم چه کسی می‌داند؟ که در قلب کدام ساعت بود […]

دل‌نوشته | تجربه احساسی بهتر در آغوش منبع آرامش
1 سال قبل

دل‌نوشته | تجربه احساسی بهتر در آغوش منبع آرامش

تجربه احساسی بهتر در آغوش منبع آرامش رود، وقتی از خوشی‌های سر راهش دل می‌کند و با تلاش، خود را به اقیانوس می‌رساند، آرام می‌گیرد. ما هم اگر از زیبایی‌های ظاهریِ دنیا دل بکنیم، به سرچشمه‌ی زیبایی می‌رسیم. شاید کمی سخت باشد اما وقتی از مخلوقات بریده شویم، به خالق وصل می‌شویم. آن وقت است […]

دل‌نوشته | با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
1 سال قبل

دل‌نوشته | با نور تو زمین شرف آسمان گرفت

با نور تو زمین شرف آسمان گرفت با نور تو زمین شرف آسمان گرفت چل روز مصطفی ثمری بی‌کران گرفت پا بر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت تا آمدم بگویم زهرا، زبان گرفت گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت شاعر: مجید تال

دل‌نوشته | مادر پروانه‌های بی‌قرار نینوا
1 سال قبل

دل‌نوشته | مادر پروانه‌های بی‌قرار نینوا

مادر پروانه‌های بی‌قرار نینوا رودها چشمان خیست را برابر داشتند آسمان‌ها را نفس‌هایت مکدّر داشتند دست‌هایت در میان خانهٔ مولا وزید کودکان فاطمه انگار مادر داشتند موج‌ها از بستر چشمان تو برخاستند ابرها از سوز دامان تو سر برداشتند خانه بی‌سقّا و چشمت خیس و اندوه تو را آن سحرگاهان بی فانوس باور داشتند بی‌علمدار […]

دل‌نوشته | گاهی باید نوشت…
1 سال قبل

دل‌نوشته | گاهی باید نوشت…

دل‌نوشته | گاهی باید نوشت… گاهی باید نوشت… باید نوشت از رشادت مردانی که خود را جوهر قلم ما کردند تا بنویسیم سپاس خدای را که مرا لایق وصل سرزمین دلدادگی دانست و به من، لطف خود را شامل کرد تا به سرزمینی قدم بگذارم که به سرزمین خون و عشق و لاله‌های پرپر شده […]