دلنوشته | حضرت معصومهای (سلاماللهعلیها) پایهی خنده برای بسیاری از فرماندهان اثر خبرنگار تسنیم در جشنواره درسآموختههای کرونا اول شد من مُفت به جبهه نیامدم+صوت راهاندازی نخستین "مسجد ـ مدرسه" در غرب تهران مراسم چهلمین روز درگذشت پدر حاج احد قدمی معرفی کتاب «ابوعلی کجاست؟» نوشته محمدمهدی رحیمی و نوید نوروزی زمان اعلام نتایج آزمون استخدامی آموزشوپرورش
اون خیــلی وقته خداست تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟ اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثهتون، بعد اون مته رو میگیره دستش… بعضی وقتا از شدت درد، دستههای صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه… چرا نمیزنین تو گوشش؟ چرا داد و هوار نمیکنید؟ این همه درد رو تحمل کردید، این همه […]
سلام ای دختر موسی بن جعفر چند سالی بود که توفیق خدمت توی کفشداری حرم حضرت معصومه نصیبم شده بود. مدتی توی دستم احساس درد میکردم. به مرور این درد بیشتر شد و دیگه به حدی رسید که بعضی وقتها، کفش زائرا رو هم نمیتونستم بردارم و توی قفسه بزارم. 🔻یه روز یه زائر اومد […]
گوشهچشمی سمتِ من کن اشکها میبارد اینجا مثل باران در حرم ابر بودم آمدم از سمت کرمان در حرم گوشهای پهلو گرفتم زخم دارم خستهام بیپناهم، آمدم از جنگ طوفان در حرم مادرم از کودکی میگفت در گوشم مدام درد آدم میرسد حتماً به درمان، در حرم نطق کوری دارم و یک کولهبار از حرف […]
زینب چنین به سینه و بر سر مزن ای کوه درد، این دم آخر سخن بگو امشب به جای چاه، غمت را به من بگو گر فکر میکنی که تحمل نمیکنم من میروم ز حجره برون، با حسن بگو با آنکه فکر بیتو شدن قاتل من است حتی شده دوباره ز بیتو شدن، بگو […]
همهی درد مرا ماه فقطمیفهمد همهی درد مرا ماه فقط میفهمد سوز جانکاه مرا آه فقط میفهمد پشت دیوار دلم بس که کشیدم فریاد عمق فریاد مرا چاه فقط میفهمد آنقدر دوختهام چشم به راهت که دگر حسرت چشم مرا راه فقط میفهمد لحظهها میگذرند و کسی آگاهم نیست لحظهها را دل آگاه فقط میفهمد […]