يا علي موسي الرضا(ع) درياب اي علي موسي الرضا(ع)، اي پاكمرد يثربي، در طوس خوابيده من تو را بيدار ميدانم زندهتر، روشنتر از خورشيد عالمتاب از فروغ و فر شور و زندگي سرشار ميدانم گر چه پندارند ديري هست، همچون قطرهها در خاك رفتهاي در ژرفناي خواب ليكن اي پاكيزه باران بهشت، اي روح عرش، […]
مهـربان باشیـم و مهر و عشق بورزیم روزی عقاب به خورشيد گفت: چرا بیدريغ به هر بيغوله و خرابهای میتابی؟ تو فقط بايد بر بلندای كوهها، بر روی برفها و زيبايیها بتابی… خورشيد، دست عقاب را گرفت و او را پيش خود برد و از او خواست بگويد كه به كجا بتابد و به كجا […]