خادمالرضا سیدالشهدای خدمت دیگر بگیر از تن غبار خستگیها را قدری بیاسا و بکش آسوده پاها را جام شهادت را که پشت میز نوشیده؟ نوشید در میدان، لبت آن جام صهبا را در زَمهریرِ قلّهای افتاد یک شعله… خاموش شد آرام و روشن کرد دنیا را سیّد! عبای خاکیات را میخرد آخر او که خریده […]
مشرق برای شیعیان یعنی خراسان آیههای انتظار با آفتاب روی تو دارد تلاقی خورشید، با دست تو آمد سمت ایران آقای خورشیدِ همه خورشیدهایی مشرق برای شیعیان یعنی خراسان هر گاه توفیق زیارت، میشود دیر دیگر برایت میشوم دیوانه اما هر گاه میآیم به سمت آستانت دیوانهتر از قبل میگردم پریشان تر میکنم با نام […]