تعیین خیابان شهید سنوار دوباره بررسی می شود قتل همکار بهخاطر استفاده از پارچآب با ضربه میلگرد حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری
حضور در مساجد عده زيادى از شماها در مسجدها بودید. آخر شمايى كه براى فوت ناگهانى شخصى، خود را موظف به حضور در مساجد مىدانيد، چرا در شبهاى جمعه در مساجد حاضر نمىشويد؟ به خصوص روحانيت. * آيا اگر آدمى، يك ساعت الى سه ساعت را در خانهى خدا راز و نياز كند بهتر است، […]
این داستان زندگی ماست هرچه کنی به خود کنی ✍️زمانی که نجار پیری، بازنشستگی خود را اعلام کرد، صاحبکارش ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود… سرانجام صاحبکار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا بعنوان آخرین کار، ساخت خانهای […]
چاه مکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی در زمان پیامبر اسلام، شخصی كه دشمن این خانواده بود، هر وقت كه میدید مسلمانان پیشرفت میكنند و كفار به پیامبر اسلام ایمان میآورند خیلی رنج میكشید. عاقبت نقشه كشید كه پیامبر اسلام را به خانهاش دعوت كند و به ایشان آسیب برساند. به این منظور، چاهی […]
ذکر صالحین 🔰 ملائکه وارد چه خانههایی نمیشوند؟ ▫️خداوند، فرشتگان را مأمورانی قرار داد که جهان را مدیریت کنند و طبیعتا هیچکدام نمیتواند از مأموریت خود سرباز زنند. به عنوان نمونه فرشتهی مرگ نمیتواند به هیچ بهانهای از ورود به یک خانه خودداری کرده و تکلیف خود را انجام ندهد. با این وجود در برخی […]
دی به خانه آمد گولهی کاموا را که به زیر پایهی کرسی غلتیده بود برداشت و در سبد گذاشت. نگاهی به پنجره انداخت. عینکش را برداشت و تمیز کرد و دوباره روی چشمهایش گذاشت. خنده روی صورت زیبایش نشست. درست دیده بود؛ برف میبارید. دست روی زانوهایش گذاشت و با گفتن آخی بلند شد. پارچهی […]
فردا باز هم شروع به کار خواهم کرد روزی روزگاری، بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازهاش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش، همه سوخته و خاکستر شدهاند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است. فکر میکنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ […]
شرط ارزش كارهای خوب همسر پادشاهی، دیوانهای را دید كه با كودكان بازی میكرد و با انگشت بر زمین خط میكشید. پرسید: چه میكنی؟ دیوانه گفت: خانه میسازم. پرسید: این خانه را میفروشی؟ گفت: میفروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه، مبلغی را گفت! همسر پادشاه فرمان داد كه آن مبلغ را به او بدهند. […]
سلام ای دختر موسی بن جعفر 💠 لطف کریمه 🔻یه خونه کوچیک کلنگی بهم ارث رسیده بود. هرچی پول داشتم جمع کردم و دار و ندارمو فروختم تا بتونم اون خونه رو بسازم که از مستاجری در بیام. شب شیفت خدمتم تو حرم بود. ماشین گچ از راه رسید و خالی کرد. به پسرم سپردم […]
هدیه فارغالتحصیلی ماهها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشههای یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو میکرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغالتحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او میدانست که پدر توانایی خرید آن را دارد. […]