دلنوشته | حضرت معصومهای (سلاماللهعلیها) پایهی خنده برای بسیاری از فرماندهان اثر خبرنگار تسنیم در جشنواره درسآموختههای کرونا اول شد من مُفت به جبهه نیامدم+صوت راهاندازی نخستین "مسجد ـ مدرسه" در غرب تهران مراسم چهلمین روز درگذشت پدر حاج احد قدمی معرفی کتاب «ابوعلی کجاست؟» نوشته محمدمهدی رحیمی و نوید نوروزی زمان اعلام نتایج آزمون استخدامی آموزشوپرورش
معرفی کتاب سپیددار؛ نوشته سرکار خانم پهلوانی قمی سـپـیـددار (خاطرات یک مدافع سلامت) معرفی کتاب: سپیدار مظهر راستقامتی و ایستادگی است؛ خصوصیتی که مدافعان سلامت در دوران کرونا به خوبی آن را به نمایش گذاشتند. داستان این کتاب، جرعهای از دریای بیکران فداکاریها، رشادتها و حماسههای قهرمانان سپیدپوش این سرزمین است. داستانی خواندنی و پر […]
یاد و خاطرهای از شهید پورجعفری و حاجقاسم شهید پورجعفری میگفت: روزی در منطقهای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزند. خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بگذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشود. همین که گذاشتمش بالا، تکتیرانداز، بلوک را طوری زد که تکه تکه شد […]
خانهای قدیمی و وسایلی قدیمیتر “همسر شهید بلباسی” روز بعد از شهادت سردار به خانه ایشان رفته و اینگونه، آن روز را روایت میکند: خانهای قدیمی و وسایلی قدیمیتر؛ اما روحانگیز! در و دیواری که پر از عکسهای شهدا بود. همسر حاجی، آرام نشسته بود و خروشش درونی بود. وقتی دور خانم حاجی جمع شدیم […]
راهحل مشکلات در همین نزدیکی استاد برجسته اخلاق آیت الله فاطمینیا میفرمودند: شخصی، گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیدا شده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روز انجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید: روزی اضطرابی در دلم […]
هدیه امام حسین به امیرکبیر در برزخ مرحوم آیت الله اراکی(ره) درباره شخصیت والای میرزا تقیخان امیرکبیر فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت… از او پرسیدم: “چون شهید شدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟” با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ […]
خاطره مادر شهید محمود اخلاقی مادرش ختم سورهی واقعه برداشت؛ به این نیت که اگر قرار است پسرش شهید شود، روز عاشورا باشد و گریهای که میکند برای سیدالشهداء باشد. محمود که رفت منطقه، عکسش را قاب گرفت و نصب کرد روی دیوار. روز عاشورا که فرا رسید، مادر هنوز خبر نداشت که محمود شهید […]
پاتک شدید عراق و شیمیایی شدن شهید بابایی عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره. شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد، سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت. سرش میخارید و با خاراندن زیاد، تاولها ترکیده بود. بنده خدا خیلی اذیت شده بود. بهش گفتم برو بیمارستان دوا و […]