گريهای که قلب حضار را به آتش كشيد ✅ شعری از حافظ که اشک علامه را درآورد! روزى در محضـر مرحوم علّامه طباطبائى بوديم كه يكى از دوستان حاضـر در آن جلســه، اين بيت عارف شيراز را زمزمه كرد: كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش كِى روى؟ ره ز كه پرسى؟ […]
ماجرای یک تکبیتی محشر مداح اهل بیت، حاج آقای سازگار تعریف میکردند: (در یکی از جلسات دیدار شعرا با آقا)، همه شاعران، شعرهای عریض و طویلشان را خواندند و مورد تشویق جمع قرار گرفتند. و شعر هر که بهتر بود، بهبه و چهچه بیشتری میکردند. تا نوبت به یکی از شعرا رسید. ایشان رو کرد […]