تعیین خیابان شهید سنوار دوباره بررسی می شود قتل همکار بهخاطر استفاده از پارچآب با ضربه میلگرد حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری
بهلول و قاضی حیلهگر آوردهاند که شخصی، عزیمت حج نمود و چون فرزندان صغیر داشت، هزار دینار طلا نزد قاضی بـرده و در حضور اعضاء دارالقضاء، تسلیم قاضی نمود و گفت: چنانچه در این سفر، مرا اجـل در رسـید، شـما وصـی من هستید و آنچه شما خود خواهید به فرزندان من دهید و چنانچه به […]
بهلول و مرد عطار آوردهاند روزي بهلول از راهی میگذشت. مردي را دید که غریبوار و سر به گریبان ناله میکند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت: آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی؟ آن مرد گفت: من مردي غریب و سیاحتپیشهام و چون به این شهر […]
همه یکسان هستند روزی بهلول در قبرستان بغداد، کلههای مردهها را تکان میداد، گاهی پر از خاک میکرد و سپس خالی مینمود. شخصی از او پرسید: بهلول! با این ‘ سرهای مردگان ‘ چه میکنی؟ گفت: میخواهم ثروتمندان را از فقیران و حاکمین را از زیردستان جدا کنم، لکن میبینم همه یکسان هستند. به گورستان […]
تخممرغدزد، روزی شتر دزد میشود؟! حکایتهای بهلول آوردهاند که آشپز دربار حاکم را به جرم دزدیدن چند عدد تخممرغ، در میدان شهر فلک همی نموده بودند و در محضر حاکم آنچنان بر کف پای او ترکه فرود میآوردند که از فغانش دل هر رهگذری به شفقت میفشرد. بهلول چون چنین بدید فریاد زد: ای حاکم، […]
بهلول کیست؟ دربارهی بهلول دانا بیشتر بدانیم! بهلول دیوانه یا بهلول دانا کیست؟ این سوال همیشه وجود دارد که بهلول، مجنون بوده یا دانا؟ در کتاب دائرةالمعارف تشیع نقل گردیده است: ابو وهیب بن عمرو (بهلول) معروف به مجنون، از فقها و حکما و شعرای شیعه در قرن دوم هجری بوده است. و علت دیوانگی […]
ریاکاری هارون و بنای مسجد به نام خود! هارونالرشید در بغداد، مسجدی احداث کرد و بر سر در آن، نام خود را نوشت. روزی که برای بررسی به آن مسجد آمده بود، بهلول رسید و گفت چه ساختهای؟ هارون گفت: خانه خدا را بنا کردهام. بهلول گفت: دستور بده تا اسم مرا بجای اسم تو […]
طنز بهلول و حمد و تسبیح اطاق آوردهاند که بُهلول به بصره رفت و چون در آن شهر، آشنایی نداشت برای مدتی کوتاه، اطاقی اجاره کرد ولی آن اطاق از بس قدیمی و مخروبه بود، به محض وزش باد، تیرهایش صدا میکرد. بهلول پیش صاحبخانه رفته و گفت اطاقی که به من دادهای، بیاندازه خطرناک […]