خریداران "بیسیمهای برد بلند شخصی" بخوانند! پرهیز مردم از غذارسانی به حیات وحش در فصل سرما تعیین خیابان شهید سنوار دوباره بررسی می شود قتل همکار بهخاطر استفاده از پارچآب با ضربه میلگرد حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار
فردا باز هم شروع به کار خواهم کرد روزی روزگاری، بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازهاش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش، همه سوخته و خاکستر شدهاند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است. فکر میکنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ […]
شرط تجارت و بازرگانی روزی دو بازرگان به حساب معاملههایشان میرسیدند. در پایان، یکی از آن دو به دیگری گفت: طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم. بازرگان دیگر گفت: اشتباه میکنی! تو یک و نیمدینار به من بدهکار هستی؟ آن دو بر سر نیمدینار با هم اختلاف پیدا کردند و […]
حکایت طمع بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. شبی در جزیره کیش، مرا به حجره خویش در آورد. همهی شب نیارمید (نخوابید) از سخنهای پریشان گفتن؛ که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله فلان زمین است و فلان چیز را […]
غصه نخور که فلک همیشه به کام یکی نمیگردد داستان ضربالمثل فلک همیشه به کام یکی نمیگردد: در گذشته بازرگانی ثروتمند در خانهای بزرگ زندگی میکرد. روزی از روزها که بازرگان در حیاط خانهاش نشسته بود، صدای غلام ویژهی خود را شنید که با ناله میگفت: « قربان بدبخت شدیم؛ زیرا ساعتی پیش، قسمتی در […]
مهربانترینِ مهربانان و بخشندهترینِ بخشندهها مرد تاجری در شهر کوفه ورشکست شد و مقدار زیادی بدهکار گردید، به طوری که از ترس طلبکاران در خانهاش پنهان شد، و از خانه بیرون نیامد، تا اینکه شبی از ماندن در خانه دلتنگ گردید. بنابراین نیمه شب از خانه خارج شد و برای مناجات به مسجد رفت، و […]