آرشیو » بایگانی‌های داستانک | صفحه 19 از 24 | چاره نیوز | رسانه خبری فرهنگی مذهبی چاره نیوز

بی‌تفاوت از مسائل نگذرید
2 سال قبل

بی‌تفاوت از مسائل نگذرید

بی‌تفاوت از مسائل نگذرید حکایت فرشته جوان و فرشته پیر دو فرشته مسافر، براي گذراندن شب، در خانه يک خانواده ثروتمند فرود آمدند. اين خانواده، رفتار نامناسبي داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند. بلکه زيرزمين سرد خانه را در اختيار آنها گذاشتند. فرشته پير در ديوار زيرزمين شکافي ديد و آن […]

ضرب‌المثلی از بی‌ملاحظگی
2 سال قبل

ضرب‌المثلی از بی‌ملاحظگی

ضرب‌المثلی از بی‌ملاحظگی شامت اینجا بخور دهن‌گیرت جای دیگه مردی بود که همراه خانواده‌اش مشغول خوردن شام بودند. نه قرار بود جایی بروند نه با کسی قول و قراری داشت. ناگهان صدای در بلند شد. مرد نگاهی به همسرش انداخت و گفت: کیست که این وقت شب در می‌زند؟ از جا بلند شد و رفت […]

فرشته بیکار
2 سال قبل

فرشته بیکار

فرشته بیکار روزی، مردی خواب عجیبی دید. او دید که پیش فرشته‌هاست و به کارهای آنها نگاه می‌کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند، نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند، باز می‌کنند و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید: شما چکار […]

حکایت ملانصرالدین و سکه طلا و نقره
2 سال قبل

حکایت ملانصرالدین و سکه طلا و نقره

حکایت ملانصرالدین و سکه طلا و نقره ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می‌کرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست می‌انداختند. دو سکه به او نشان می‌دادند که یکی‌شان طلا بود و یکی از نقره. اما ملا نصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می‌کرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز […]

ضرب‌المثل گهی زین به پشت
2 سال قبل

ضرب‌المثل گهی زین به پشت

ضرب‌المثل گهی زین به پشت رستم، پهلوان نامدار ایرانی در یک باغ خوش آب و هوا توقف کرد تا هم خستگی نبرد سنگینش با افراسیاب را از تن به در کند. هم اسب با وفایش رخش، نفسی تازه کند. پس از خوردن نهار، پلک‌هایش سنگین شد و کنار آتش خوابش برد. رخش هم بدون این […]

رازت را به کسی مگو
2 سال قبل

رازت را به کسی مگو

رازت را به کسی مگو در دهکده‌ای دور افتاده، دو تا دوست زندگی می‌کردند. یکی از اونها جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا از کودکی با هم بزرگ شده بودند. آنقدر این دو دوست، رابطه خوبی با هم داشتند که نصف اهالی دهکده فکر می‌کردند که این دو نفر با هم برادرند. با […]

ریشه یک ضرب‌المثل
2 سال قبل

ریشه یک ضرب‌المثل

ریشه یک ضرب‌المثل یک صبر کن و هزار افسوس مخور پادشاهی بود که همه چیز داشت، اما بچه نداشت. سال‌های سال بود که ازدواج کرده بود، اما خدا به او و همسرش، فرزندی نداده بود. این پادشاه، عادل و با انصاف بود. مردم کشورش، دوستش داشتند. به همین دلیل، همه دست به دعا برداشتند و […]

کارگر بی‌خیال
2 سال قبل

کارگر بی‌خیال

کارگر بی‌خیال مزرعه‌داری بود که زمین‌های زراعی بزرگی داشت و به تنهایی نمی‌توانست کارهای مزرعه را انجام دهد. تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار، اعلامیه‌ای بدهد. چون محل مزرعه در منطقه‌ای بود که طوفان‌های زیادی در سال، باعث خرابی مزارع و انبارها می‌شد، افراد زیادی مایل به کار در آنجا نبودند. سرانجام روزی، یک مرد […]

بهلول کیست؟
2 سال قبل

بهلول کیست؟

بهلول کیست؟ درباره‌ی بهلول دانا بیشتر بدانیم! بهلول دیوانه یا بهلول دانا کیست؟ این سوال همیشه وجود دارد که بهلول، مجنون بوده یا دانا؟ در کتاب دائرةالمعارف تشیع نقل گردیده است: ابو وهیب بن عمرو (بهلول) معروف به مجنون، از فقها و حکما و شعرای شیعه در قرن دوم هجری بوده است. و علت دیوانگی […]