آرشیو » بایگانی‌های داستانک | صفحه 17 از 24 | چاره نیوز | رسانه خبری فرهنگی مذهبی چاره نیوز

«داستان غدیر» ۵ و ۶
2 سال قبل

«داستان غدیر» ۵ و ۶

«داستان غدیر» ۵ و ۶ 🔸️پرده پنجم: آفتاب سوزان روز هجده ذی‌الحجه کم کم به نصف‌النهار نزدیک می‌شود. حرارت سوزنده صحرا هر لحظه شدیدتر می‌گردد. کاروانیان چون رشته زنجیری دراز به طول چند فرسنگ به آرامی در پی یکدیگر گام برمی‌دارند ولی از آبادی و جای توقف هیچ خبری نیست. مسافران شتاب دارند که هرچه […]

«داستان غدیر» ۴
2 سال قبل

«داستان غدیر» ۴

«داستان غدیر» ۴ 🔸️پرده چهارم: مراسم حج به پایان رسیده است، حاجیان با خانه خدا وداع می‌کنند و به سمت دیار خود حرکت می‌کنند. درحالیکه در دلشان غمی بزرگ سنگینی می‌کند و در این فکرند که بعد از رسول خدا چه کنند؟! بخشی از راه مسیر مشترکیست که همه حاجیان با همدیگر طی می‌کنند. حانیه […]

قنبر غلام علی‌بن ابیطالب
2 سال قبل

قنبر غلام علی‌بن ابیطالب

قنبر غلام علی‌بن ابیطالب جوان کافری، عاشق دختر عمویش شد. عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو رفت و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری …. عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است…! جوان کافر گفت: عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم. عمو گفت: در […]

«داستان غدیر»۳
2 سال قبل

«داستان غدیر»۳

«داستان غدیر»۳ 🔸️پرده سوم: مراسم آغاز شده است همه جا پراست از آدم‌های سپیدپوشی که خود را برای طواف گرد خانه خدا آماده می‌کنند. حانیه با خوشحالی می‌گوید: ببین آتیه قشنگ شده‌ام؟ بعد با تعجب می‌پرسد لباس احرام تو کو؟! مادر متوجه نگرانی آتیه می‌شود و می‌گوید: غصه نخور دخترم برای حانیه، دو دست لباس […]

«داستان غدیر»۲
2 سال قبل

«داستان غدیر»۲

«داستان غدیر»۲ 🔸پرده دوم: بخش فرهنگی حرم امام رضا(ع) برای نوجوانان، غرفه آموزش نقاشی برپا کرده است. آتیه، دختر پانزده ساله مثل همسالان دیگرش در این کلاس حضور دارد. خانم امامی، مربی نقاشی، موضوع آزاد پیشنهاد کرده است و بچه‌ها هریک عنوانی را انتخاب کرده‌اند و در حال کشیدن نقاشی هستند؛ اما حانیه هنوز به […]

«داستان غدیر» ۱
2 سال قبل

«داستان غدیر» ۱

«داستان غدیر» ۱ 🔸️پرده اول: شنبه بیست و پنجم ذی‌القعده سال دهم هجرت مدینه پر از جنب و جوش است. متفاوت از روزهای دیگر، مردم خود را برای سفر حج آماده می‌کنند. گروهی با دوستان و آشنایان خود خداحافظی می‌کنند تا خود را به کاروان مکه برسانند. حانیه نوجوان پانزده ساله‌ای است که هنگام سخنرانی […]

مرا با مرده‌پرستان کاری نیست
2 سال قبل

مرا با مرده‌پرستان کاری نیست

مرا با مرده‌پرستان کاری نیست روزی کسی به خیام خردمند که دوران کهنسالی را پشت سر می‌گذاشت گفت: شما به یاد دارید دقیقا پدربزرگ من چه زمانی درگذشت؟ خیام پرسید: این پرسش برای چیست؟ آن جوان گفت: من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده‌ام و می‌خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا […]

حکایتی بسیار خواندنی از کشتی حضرت نوح
2 سال قبل

حکایتی بسیار خواندنی از کشتی حضرت نوح

حکایتی بسیار خواندنی از کشتی حضرت نوح روایت است: وقتی که حضرت نوح سوار کشتی شد، همه دنیا را سیر کرد، تا به سرزمین کربلا رسید. همین‌که به سرزمین کربلا رسید، زمین، کشتی او را گرفت بطوری که حضرت نوح ترسید غرق شود‌. دست‌ها را به دعا و نیایش برداشت، و پروردگارش را خواند و […]

تاجر متوكل
2 سال قبل

تاجر متوكل

تاجر متوكل در زمان پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله و سلم، مردی هميشه متوكل به خدا بود و برای تجارت از شام به مدينه می آمد. روزی در راه، دزد شامی سوار بر اسب، بر سر راه او آمد و شمشير به قصد كشتن او كشيد. تاجر گفت: ای سارق اگر مقصود تو […]