راهپیمایی بشارت نصر
اسطورههای بوشهری اسلام
سالروز حماسه طوفانالاقصی
دریادار ایرانی: به زودی رزمایش مرکب جدیدی در دریای خزر برگزار میشود
عارف: حل مساله آب نیازمند تصمیمات و اقدامات ملی است
قالیباف درگذشت امام جماعت مسجد بقیهالله تهران را تسلیت گفت
قالیباف: نبرد جهان اسلام با رژیم صهیونی فرهنگی و ایدئولوژیکی است
دستگیری حضرت معصومه سلاماللهعلیها از ملاصدرا
به لبم ذکر یا حسن دارم، مقدس است دوشنبه برای این نوکر امام حسن مجتبی علیه السلام میشناسيم همه جود و عطا را به حسن كرم و بخشش و احسان و سخا را به حسن بگذاريد بگويند گدائيم گدا غم نداريم سپردند گدا را به حسن تا نخواهد حسن از شاخه نيفتد برگي كرده تفيض […]
سایهتان مستدام روی سرمان بانو عرض ارادت خسته دلی کنجه نشینی به هوای پرواز، بال و پر باز میکند و کنج حریمت آشیانه میسازد… پس به او هم خبر دادند که خوان کریمت، جهانگستر است و دانهی هرکس را بیش از خواستهاش میبخشد. در میان سرکشی این سوز سرد که خانمانسوز است و میترکاند استخوان […]
خالق هستی همیشه بهترینها را برایمان مهیا کرده نقاش مشهوری در حال اتمام نقاشیاش بود. آن نقاشی بطور باورنکردنی زیبا بود و میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. نقاش، آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشیاش بود که ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش […]
میان شعله میسوزد مگر باران؟ نمیسوزد میان شعله میسوزد مگر باران؟ نمیسوزد اگرچه «جسم» هم آتش بگیرد، «جان» نمیسوزد به آتش میکشند این روزها قرآنِ ما را… لیک نمیدانند «فجر» و «طارق» و «فرقان» نمیسوزد نمیدانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که «حمد» آتش نمیگیرد که «الرحمان» نمیسوزد خدای قصۀ قرآنیِ «عاد» و […]
باز هم در ورق تاریخ یک آدینه دیگر رقم خورده بلورین اشک شبنم بود که میخورد بر دل شیشه یا که شاید ترک برداشت قلب شهر، آسمان بغضش شکست، ابر آب شد فرو رفت بر دل زمین سیل شرم است که در کانون خاک فرو میرود این همه شرم؟!… از کجا؟ یادم آمد باز هم […]
شبِ جمعهست هوای حرم افتاده سرم شبِ جمعهست هوای حرم افتاده سرم بارَم و بستم و در کوچهی دل در به درم عشقِ تو کرده مرا بیسر و پا مست جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بیبال و پَرم عطرِ شش گوشهی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در طپشِ عشقِ تو […]
اشعار تکاندهنده حضرت امام هادی (علیهالسّلام) در بزم شاهانه خلیفه عباسی متوکل، یک شب بیخبر و بدون سابقه، عدهای از دژخیمان خود را فرستاد به خانه امام هادی علیهالسلام که خانهاش را تفتیش و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده، مشغول میگساری بود. مأمورین، […]
قدر داشتههامون رو بدونیم مردی از خانهاش راضی نبود، از دوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانهاش را بفروشد. دوستش یک آگهی نوشت و آن را برایش خواند: خانهای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاقهای دلباز و پذیرایی و ناهارخوری وسیع. صاحبخانه تا متن […]
خودت را بند عادتها و باورهایت نکن پادشاهی، دو شاهین گرفت و آنها را به مربی پرندگان سپرد تا آموزش شکار ببینند. اما یکی از آنها از روی شاخهای که نشسته بود، پرواز نمیکرد. پادشاه اعلام کرد: هرکس شاهین را درمان کند، پاداش خوبی میگیرد. کشاورزی، موفق شد! پادشاه از او پرسید: چگونه درمانش کردی؟ […]