نصیرزاده: جنگ 12 روزه عدم پایبندی اسرائیل و آمریکا به اصول بین المللی را ثابت کرد
پزشکیان: پزشکان از قالبهای محدود خارج و نجاتبخش محله، جامعه و منطقه خود باشند
اسماعیلی: روند درمان علوی توسط تیمی از پزشکان مجرب پیگیری میشود
حسینزاده: با همه توان برای از بین بردن فقر در روستاها تلاش میکنیم
محمدحسنی: ارتش ما یک ارتش امام حسینی، عاشورایی و کربلایی است
تأکید عارف بر استفاده از بخش خصوصی در فرآیندهای امنیت سایبری
بررسی چالشهای استقلال دانشگاهها و اختیارات هیئتهای امنا
عارف وارد قرقیزستان شد
گاهی چه دل گرفته میشویم از خدا گاهی چه دل گرفته میشویم از خدا گاهی از حکمتش ناراضی و گاهی شاکر، گاهی مشکوک و گاهی مجذوبِ عدالتش، گاهی بسیار نزدیک و گاه دور.. خدا همان خداست؛ کاش ما اینقدر گاهی به گاهی نمیشدیم
ما گدایان علی ریزهخور فاطمهایم … آنکه تابید رخش در شب یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّهی شبهای علی فاطمه کیست؟ همان است که در این نه سال… هر سحر بود خودش ربی الاعلای علی همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم.. ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی بارها گفت پیمبر که علی جان من است […]
دمم را مدد را ز زهرا گرفتم سرم را اگر که به بالا گرفتم دمم را مدد را ز زهرا گرفتم در این سایهٔ چادرِ مادر خود به گردی، مقامی ز بالا گرفتم کسا خواندم و گفتم اینی که هستم شرف را از این خاکِ پاها گرفتم شرابِ طهورست این عشق و یعنی که سبقت […]
به از شام یلدا شبی که با تو نشستم به کنج خلوت خویش، به از هزار نشستن به شام یلدا بود…
ایمان و عمل صالح ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ: ﺩﻟﺖ که ﭘﺎﮎ ﺑﺎشه، کافیه؛ نماز هم نخوندی نخون؛ روزه نگرفتی نگیر. به نامحرم نگاه کردی اشکال نداره و فقط سعی کن دلت پاک باشه! ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ: ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ میگفت ﺁﻣﻨﻮﺍ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ: […]
شیرینی و تلخی زندگی زندگی در واقع مثل یک فنجان قهوه است سیاه، تلخ و داغ…! اما میشه توش شیر ریخت تا روشن بشه میشه توش شکر ریخت تا شیرین بشه و میشه کمی صبر کرد تا خنک بشه قهوهی زندگیتان به کام…
عصر ارتباطات یا قطع ارتباطات طریقه استفاده صحیح رو که بلد نباشی؛ عصرِ ارتباطات رو، به عصرِ قطعِ ارتباطات تبدیل میکنی❗️ تصاویری که حرف میزنند …
زندگی میگذره زندگی میگذره، گاهی باب دلت گاهی برخلاف آرزوهات گاهی خوشحالی و درگیر آدمای زندگیت گاهی میفتی تو گرفتاریات که فقط خدا یادت میاد یاد بگیریم که زندگی چه باب دلمون بود چه برخلاف آرزوهامون، یکی به اسم “خدااااا” همیشه هوامونو داره.
زندگی میگذرد… دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد…… دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟ گلهها را بگذار! نالهها را بس کن! تا بجنبیم تمام است تمام!! مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت…. […]