حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری اعزام 600 جانباز قطع نخاعی زیارت اولی به عتبات عالیات مدارس ابتدایی استان تهران 4 و 5 دی غیرحضوری شد
دی به خانه آمد گولهی کاموا را که به زیر پایهی کرسی غلتیده بود برداشت و در سبد گذاشت. نگاهی به پنجره انداخت. عینکش را برداشت و تمیز کرد و دوباره روی چشمهایش گذاشت. خنده روی صورت زیبایش نشست. درست دیده بود؛ برف میبارید. دست روی زانوهایش گذاشت و با گفتن آخی بلند شد. پارچهی […]
از رحمت الهی ناامید نشوید زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد نزد پیامبر میرود و میگوید از خدا، فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند، وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی میآید که بدون فرزند است. زن، […]
تو را امانت به خداوند و جبرئیل و فرد صالحی از مؤمنین میسپرم پیامبر صلیالله علیه و آله روزی در جمع سلمان، ابوذر، مقداد و ابوایوب انصاری بر جانشینی علی علیهالسلام تصریح کرد و در پایان سخنش فرمود: به خداوند، شکایت امتم را میکنم که حق برادرم را انکار خواهند کرد و علیه او همدست […]
ریشهی برخی آداب و رسوم به همسرم گفتم: «همیشه برای من سوال بوده که چرا تو همیشه ابتدا سر و ته سوسیس را با چاقو میزنی، بعد آن را داخل ماهیتابه میاندازی!» او گفت: «علتش را نمیدانم، این چیزی است که وقتی بچه بودم، از مادرم یاد گرفتم.» چند هفته بعد وقتی خانواده همسرم را […]
تو خود میخور که بغدادت خراب است به شوخی و طنز گفته میشود و منظور از آن، بیان گرسنگی است. وقتی میگویند فلانی بغدادش خراب است یعنی به شدت گرسنه بوده و در حال حاضر، فکر خوردن و رفع گرسنگی است و انتظار دیگری از وی نداشته باشید. ریشه این مثل را به اوج دوران […]
غرق کودک درونم شدم باهم بازی: قایمموشک بعد از چند ساعت که به خانه رسیدگی کردم، تا خواستم بنشینم و کمی استراحت کنم، دخترم بهانه بازی گرفت. از خستگی میخواستم غرغرهایم را شروع کنم، پیش خودم گفتم: اصلا دخترکوچکم، متوجهی این چیزها نمیشود و قابل درک برایش نیست که مادرش خسته است… پس به خواستهاش […]
جواب ابلهان خاموشیست 🔹ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوه خانه ای، اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر […]
کاروانسرای نیشابور و راهزنان کاروانی در نزدیک نیشابور در کاروانسرایی، شبی را ساکن شدند. در آن کاروان، جوانی به نام احمد بود که بسیار ساده و خوشقلب بود که به خاطر سادگیاش به او احمد بیچاره میگفتند. شبی در کاروان جنجال شد و هرکس سویی دوید تا اموال خود در جایی پنهان کند که از […]
لشگرکشی و جنگ اسکندر به چین ✍️داستان ضربالمثل شکم را پهنش کنی دشت است، جمعش کنی مشت است روزی بود روزگاری بود. روزگار اسکندر بود. کار لشگرکشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. اما برخلاف انتظار او، نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرماندهای به […]