حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری اعزام 600 جانباز قطع نخاعی زیارت اولی به عتبات عالیات مدارس ابتدایی استان تهران 4 و 5 دی غیرحضوری شد
به نام خدای آن چوپان … مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟» چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم». مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر […]
لبخند زاگرس هر شب، قوطی وازلین را میآورد و پای کرسی، دستان پینه بسته و ترکخوردهاش را چرب میکرد. یک دستمال پارچهای دور دستانش میپیچید که لحاف را چرب نکند. اذان صبح که برای نماز بیدار میشد، اول کمی گِل سرشوی به دستانش میمالید و بعد وضو میگرفت. تمام روز در مزرعه پابهپای پدربزرگ کار […]
ضربالمثل چوبکاری نفرمایید اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» زمانی به کار میرود که شخصی، مورد محبت و اظهار لطف بیاندازه قرار گیرد تا حدی که موجب شرمساری و خجالت او شود و شخص در مقام احترام به طرف مقابل که به او نیکی و محبت کرده است، این عبارت را میگوید. حال ببینیم این چوبکاری چیست؟ در […]
نسخهی شفابخش متوکل در اثر دمل روی بدنش، در بستر مریضی افتاده بود. بیماری او چنان بود که هیچ کس جرأت نمیکرد، برای جراحی کارد تیز به بدن او رساند. از این رو مادرش نذر کرد اگر متوکل از این بیماری بهبود یابد، مقدار فراوانی از مال خود را به امام هادی علیهالسلام بدهد. فتح […]
فلسفه ضربالمثل بزخری کردن ✍️مردی گاو خود را برای فروش به شهر برد. چند نفر که با هم شریک بودند، با حیلهگری میخواستند گاو او را از چنگش در بیاورند، و قرار گذاشتند هرکدام از راهی بیاید و به او بگوید: این بز را چند میفروشی؟ 🔸حیلهگر اولی آمد و پس از سلام و احوالپرسی […]
بهلول و مرد عطار آوردهاند روزي بهلول از راهی میگذشت. مردي را دید که غریبوار و سر به گریبان ناله میکند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت: آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی؟ آن مرد گفت: من مردي غریب و سیاحتپیشهام و چون به این شهر […]
سردار کوچک مادر، دست کودکش را گرفت و به سمت مرکز فروش محصولات فرهنگی قدمزنان رفتند. کمی در فروشگاه چرخی زدند و کودک، اسباببازی مورد علاقهاش را خرید و مادر هم در کنارش، کارت امتیاز نماز خرید. پسرک دلش اسباببازی دیگری هم میخواست، مادرش لبخندی زد و گفت: “مامان ببین نمازهات رو که خوندی و […]
ارزش خدمت به مادر ✿ دو برادر، مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو، متقی و پرهیزکار بودند و عالم و عارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و […]
فرو بردن خشم روزى امام سجّاد، حضرت زينالعابدين عليهالسّلام، در جمع عدّهاى از دوستان و ياران خود نشسته بود، كه يكى از خويشان آن حضرت، به نام حسن بن حسن وارد شد. و چون نزديك حضرت قرار گرفت، زبان به دشنام و بدگويى به آن حضرت باز كرد؛ و امام عليهالسّلام سكوت نمود و هيچ […]