حضرت عیسی و شیطان هوای تهران همچنان در وضعیت "قرمز" بیشترین اعزام زائران "عمره مفرده" از کدام استانهاست؟ سالروز عملیات کربلای چهار سالروز شهادت سید رضی موسوی اسقاط 273 هزار خودروی فرسوده تا پایان آذر سال جاری اعزام 600 جانباز قطع نخاعی زیارت اولی به عتبات عالیات مدارس ابتدایی استان تهران 4 و 5 دی غیرحضوری شد
یلدا با شهدا دی ماه سال ۱۳۶۵ به دلیل انجام عملیات کربلای۴، ماه مهمی برای رزمندگان بود. «فولادزاده» هم یکی از رزمندگانی بود که خودش را برای انجام این عملیات آماده میکرد ولی پیش از انجام عملیات، او و دیگر رزمندگان، مراسم شب یلدا را در سنگرشان برگزار کردند. آنها در سنگری که مساحتش به […]
زن یعنی فاطمه دانشگاه منچستر درس میخوندم، رشته مهندسی برق. داشتم روی توربینهای بادی کار میکردم…. سخت فکرم مشغول بود. توی آن اتاق، چند نفر دیگه هم داشتن روی پروژههاشون کار میکردن. اغلب ظهرها که بقیه دانشجوها رفته بودن برای ناهار، میرفتم تو کارگاه. راحتتر بودم، درسهای مهندسی با زبان انگلیسی، نیاز به تمرکز داشتم. […]
هر جای عالم، این شخص حضور داشت استاد حجتالاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم، این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم. ▪️آیت الله کشمیری میفرمود: در هند، یک مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و […]
شهید محمودرضا بیضایی یادم هست بار اولی که در دمشق به کمین تکفیریها خورده بودند را بعد از اینکه برگشته بود با جزئیات تعریف میکرد. میخندید موقع تعریف کردن! آنقدر عادی از درگیری حرف میزد که ما همانقدر عادی از روزمره حرف میزنیم. در دمشق، ماشینشان را بسته بودند به رگبار و موقعی که با […]
خاطراتی از شهدا در یک مسافرت خانوادگی، در یک روز گرم تابستان، دوتایی برای انجام کاری، در ظرف چند ساعت، مسافت طولانی را طی کرده بودیم! تشنه شده بودیم و اندکی هم خسته! خواستم دوغ بخرم تا اندکی خنک شویم و قدری از تشنگیمان بکاهد که علیاصغر ابراهیمی گفت: من نمیخورم! با اصرار فراوان، علتش […]
آخرالزمان از یمن آغاز میشود 🔸 یمن را دریاب … ! 🔸 خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار میبردند. «سپسیس»، یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در […]
خاطره مذاکره حرف زدن با بعضی از آدمها، مثل مذاکرهی امروز من و زینب کوچولو بینتیجه است. وقتی کلی تلاش کنی که اجی مجی لاترجی صحیح است و او اصرار که نه اجی مجی یا فرجی. سند هم برایت میآورد که همان یا فرجی بعد از نماز در مسجد است. مجبور میشوی به قبول تفاهمنامهی […]
توفیق کار خیر شبی خواب بودم که نیمههای شب، صدای در خانهام بلند شد. از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانهام، پرسیدم که چه میخواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است. میخواست کمکش کنم. لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین […]
خاطره ای از علامه طباطبایی(ره) اگر داشتند، میآوردند و میدادند. فرزند علامه طباطبایی نقل میکند: «پدرم از درآمد زمین زراعیای که داشت، به روستائیانی که نیازمند بودند، وام میداد و رسید میگرفت و چنانچه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول، قادر به پرداخت بدهی خود نبود، آن را بخشیده و قبض را به خودش […]