عارف: آمادگی داریم روابطمان با اتحادیه اوراسیا را گسترش دهیم
بررسی نقش و عملکرد تشکلهای مردم نهاد در دوره جنگ 12روزه
عارف:همبستگی کشورهای منطقه به بالارفتن ضریب امنیت کمک می کند
صلحمیرزایی: مسئولان مراقب حفظ وحدت ملی باشند/ بر اولویتها تمرکز کنیم
عارف: اقتصاد منطقه میتواند مکمل یکدیگر باشد
دستور عارف برای تسهیل بازگشت ایمن زائران اربعین
چرا مومنان را کشانکشان به سمت بهشت میبرند؟!!
عارف: سطح روابط ایران و قرقیزستان باید افزایش یابد
وقایع روز سوم محرم سال ۶۱ ق ۱. “عمربن سعد” یك روز پس از ورود امام علیهالسلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.(۱) ۲. امام حسین علیهالسلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع شده است را از اهالی نینوا و […]
منازل امام حسین علیه السلام در راه مکه تا کربلا (منزل ذات عرق _ منزل حاجر) منزل ذات عرق: منزل ذات عراق در ابتدای سرزمین تهامه (ناحیهای نسبتا پست به مرکزیت مکه) واقع شده و مرز میان نجد (ناحیهای کوهستانی) و تهامه است که حاجیان اهل عراق از آن میگذرند. ذات عرق یکی از منازلی […]
وقایع روز دوم محرم سال ۶۱ ق پس از اینکه قافله حسينی در سرزمین کربلا فرود آمد و خيمههای مظلوميت و شرافت خود را برافراشت، در طرف ديگر، حر بن يزید با ياران و سپاهيان خويش نازل شد و خيمههای دشمنی و قتال با آل پيامبرصلی الله علیه و آله را برپا نمود. 🔺روزی که […]
دلشورههای زینب كبری شروع شد روز دوم محرم،ورود کاروان به کربلا او تا رسید گریۀ دنیا شروع شد سینه زنی عالم بالا شروع شد این حس مادرانه كه دست خودش نبود دلشورههای زینب كبری شروع شد وقت مرور خاطرههای گذشته شد اشك حرم میانۀ صحرا شروع شد ذكر حدیث پیرهن سرخ كودكی حرف از لباس […]
وقایع روز اول محرم سال ۶۱ ق امام حسين علیهالسلام پس از دريافت نامههایفراوان از اهالی كوفه، مبنی بر بيعت با امام، نمایندهی خود، مسلم بن عقيل(ع) را به کوفه فرستاد. مسلم(ع) پس از اطمينان از صداقت كوفيان، نامهای براي امام حسين(ع) نوشت و آن حضرت را به كوفه دعوت كرد. 🔺امام حسين(ع)در روز هشتم […]
روز اول، حضرت مسلم بن عقیل(ع) در نامههای مردم کوفه وفا مجوی در سینهی خرابهی اینها صفا مجوی آقای بیکسان بنگر بیکسی من در کوچههای کوفه یکی آشنا مجوی اینجا تنور خانه فقط گرم آتش است در سفرههایشان نمکی جز جفا مجوی رفته ز یاد قصهی باران کوفه آه… در دست پر ز سنگ یتیمان، […]
داستان سیبزمینیهای بدبو معلم یک کودکستان به بچههای کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا، هرکدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیبزمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا، بچهها با کیسههای پلاستیکی به کودکستان آمدند. در […]
حساب به دینار، بخشش به خروار میگویند روزی فقیری به در خانه مردی ثروتمند میرود تا پولی را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنید که صاحبخانه با افراد خانواده خود بحث و درگیری دارد که چرا فلان چیز کمارزش را دور ریختید و مال […]
کار روزانه هر فرد 🔶 پیرمردی بود که پس از پایان هر روزش از درد و از سختیهایش مینالید… دوستی، از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟ ▪️پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که باید آنها را رام کنم، دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند. ▫️دوتا […]